بسیار پیش آمده که پس از تدریس مطلبی در کلاس درس و بحث و بررسی آن، دانشآموزی بلند شده و پرسیده «راه حل سریعتری نداره؟!» چنین دانشآموزانی در بحثهای کلاسی شرکت نمیکنند
بسیار پیش آمده که پس از تدریس مطلبی در کلاس درس و بحث و بررسی آن، دانشآموزی بلند شده و پرسیده «راه حل سریعتری نداره؟!» چنین دانشآموزانی در بحثهای کلاسی شرکت نمیکنند و زمانیکه از آنان سوالی پرسیده میشود، معمولا نظری ندارند؛ در کارهای گروهی منفعل هستند و گاهی گروه را به هم میریزند.
برای این دانشآموزان که سالهاست با روشهای سریع و آماده، مفاهیم درسی را آموختهاند، سخت است که برای یادگیری یک مفهوم وقت و انرژی صرف کنند. درواقع، آنها تجربهی درگیر شدن با مفاهیم و موضوعات جدید را ندارند و اصولا نمیدانند در این مواقع چگونه باید عمل کنند. یافتن جواب آخر به شکلی سریع و آن هم توسط دیگران، هدف اصلی و حتی تنها هدف آنهاست.
• سرعت در مهارتآموزی کودکان هیچ نقشی ندارد
اما این نوع نگاه از کجا میآید؟ آیا کودکان ما از ابتدای زندگی بهدنبال اینگونه روشهای سریع هستند؟ کودکان، علاقهمندند بارها چیزی را تجربه کنند و با صبر و حوصله با آن درگیر شوند. آنها راه رفتن را با زمینخوردنهای فراوان میآموزند، کمکم و بهمرور زمان حرف زدن را یاد میگیرند. تقریبا میتوان گفت سرعت در مهارتآموزی کودکان هیچ نقشی ندارد و در عین حال آنها بسیار مشتاقند که خودشان موقعیتهای جدید را تجربه کنند تا اینکه دیگران این کار را بهجای آنها انجام دهند. پس چه اتفاقی میافتد که آنان اینچنین عوض میشوند؟ چون ما اینطور می-خواهیم و از کودکان انتظار داریم به سریعترین شکل ممکن خیال ما را از بابت آینده-شان راحت کنند. والدین نگرانند؛ پس فرزندان خود را از سالهای میانی دبستان به کلاسهای مختلف میفرستند؛ برای آنها کتابهایی میخرند که هیچ ارزش علمی ندارد و فقط راههای سریعتری برای رسیدن به جواب آخر را به آنها یاد میدهد. والدین به این سمت میروند، چون این کلاسها و کتابها ادعا میکنند که موفقیت فرزندان آنها را در آزمونهای تستی تضمین میکنند.
البته موسسات آماده به خدمتی هم هستند که والدین را در این امر یاری میکنند؛ بهجای آنها فکر میکنند و برای فرزندان آنها نیازسازی میکنند. شما هم احتمالا تاکنون تبلیغی را دیدهاید که در ابتدای دیدن آن، اصلا به کالای تبلیغشده نیاز نداشتید، اما پس از پایان تبلیغ با تمام وجود احساس کردید، جای این کالا در زندگی شما چقدر خالی است و از خوتان پرسیدهاید تاکنون بدون آن چگونه زندگی کردهاید؟!
• موسسات بهاصطلاح آموزشی فقط محصولات خود را به خورد دانشآموزان میدهند
موسسات بهاصطلاح آموزشی نیز در خوراندن محصولات خود به دانشآموزان به همین روش عمل میکنند؛ آنها این کار را ازطریق مدارس و خانوادهها انجام میدهند. ورود نمایندگان این موسسات به مدارس بسیار راحتتر از ورود پژوهشگران آموزشی به مدارس است. مدیران مدارس از معلمان انتظار دارند برنامهی درسی خود را با برنامهی این موسسهها هماهنگ کنند و حتی گاهی عملکرد معلم و دانشآموزان را با نتایج آزمونهای این موسسات ارزیابی میکنند. البته این موسسات کمکآموزشی تلاش کردهاند رنگ و لعابی به کتابهای خود بدهند تا احتمالا برای دانشآموزان امروزی جذابتر شوند؛ اما هدف اصلی نویسندگان این کتابها، استفاده از روشهای سریع برای موفقیت آزمونهای تستی است. آنها آنقدر به اهداف خود مطمئن هستند که از بیان آن به شکل واضح اِبایی ندارند؛ اما واقعا با خواندن این کتابها و شرکت در این کلاسها چقدر یادگیری محقق میشود؟ در عمل این کلاسها و کتابها جلوی تفکر دانشآموزان را میگیرند؛ چون راحت، سریع و قبل از موعد مطالبی را به آنها میآموزند. این دانشآموزان کمکم اعتماد به نفس و توانایی خود را در درگیری با موضوعات جدید از دست میدهند؛ چون همیشه چیز دیگری وجود دارد که این کار را بهجای آنها انجام میدهد.
آیا آموختن دانش از راه رفتن آسانتر است که این چنین با سرعت آنرا به دانشآموزان منتقل میکنیم؟ به این ترتیب، ذهن دانشآموزان فقط انباشتی از راه حلهای سریع بدون هیچ درکی میشود. آنها به هیچ عنوان نمیتوانند از آنچه در ذهن دارند، دفاع کنند. چون این مطالب را فقط طوطیوار تکرار کردهاند و خود در بهیادسپاری آنها هیچ نقشی نداشتهاند.
• فرصت و لذت یادگیری را از فرزندانمان نگیریم
چرا باید برای فرزندان خود کتاب کمکآموزشی بخریم و آنها را به کلاسهای آموزش روشهای سریع بفرستیم، در حالیکه او کتاب درسی دارد و به مدرسه میرود؟ با این کار نهتنها فرصت و لذت یادگیری را از او میگیریم، بلکه او را تبدیل به فردی میکنیم که شجاعت و مهارت روبهرو شدن با چالشهای مختلف زندگی را ندارد. به هر حال زمانی او باید بهتنهایی تصمیم بگیرد و تلاش و مبارزه کند؛ آیا با اینگونه آموزشهای نادرست، او را برای انجام این کارها آماده کردهایم؟
همین امروز سری به کتابخانهی فرزندانتان بزنید. چند کتاب خوب در آن وجود دارد و اگر هست چقدر آنها را میخوانند؟ اگر کتابهای خوب در موضوعات مختلف را نمیشناسید، با افراد متخصص و آگاه مشورت کنید. ممکن است پیدا کردن این افراد سخت باشد، ولی ارزشش را دارد؛ چون فرزندان ما تنها یک بار دوران کودکی و نوجوانی را تجربه میکنند.
مریم عادلی