شهرداری کرمان که از زمان حضور عالمزاده در این مسئولیت، مسائل اجتماعی و فرهنگی شهر را برکشیده و مورد توجه قرار داده است، در ادامهی اقدامات و برنامههایی که در این حوزه دارد، در ساختار معاونت فرهنگی، «دفتر حمایت اجتماعی کارکنان و بازنشستگان» را نیز برای اولینبار تاسیس کرده و مسئولیت این دفتر را به «زهرا شعاعی» سپرده است. شعاعی در این گفتوگو، درباره اهداف و برنامههای این دفتر توضیحاتی میدهد و از بازنشستگان و کارکنان فعلی شهرداری دعوت میکند تا به آنها بپیوندند و اینجا را خانهی خود بدانند. شعاعی بههمراه محمود رنجبر کار مدیریت این دفتر را برعهده دارند. دفتر حمایت اجتماعی، در شهر کرمان، چهارراه بهار، بلوار پیرانشهر، نبش کوچه شماره پنج واقع شده و شمارۀ تماس با آن 33341275 است. گفتوگو با شعاعی را در ادامه میخوانید.
خانم شعاعی؛ این مجموعه را معرفی میکنید؟
دفتر حمایت اجتماعی کارکنان و بازنشستگان شهرداری کرمان زیر شاخهی مدیریت اجتماعی و گردشگری بهمدیریت آقای حمزهپور و زیرمجموعهی معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری کرمان است. پیش از این چنین واحدی اصلا در شهرداری وجود نداشته و موسس آن معاونت فرهنگی این دوره شهرداری کرمان است.
چند وقت است که این دفتر فعال شده؟
از مهرماه سال 97.
با همین عنوان؟
بله. اولویت را اما بر بازنشستگان شهرداری گذاشتیم. یک ماه بعد از تاسیس دفتر بود که دورهمیهای بازنشستگان در این محل آغاز شد. سهشنبههای هر هفته، روز بازنشستگان شد که در این روز هیچ جلسه و کلاسی را دایر نمیکنیم. برای برگزاری این دورهمیها، آقای فدایی، از بازنشستگان شهرداری خیلی کمک کردند. ما شماره تماسی از خیلی از بازنشستگان نداشتیم. ایشان ولی خیلی از شماره تماسها را داشت و تاکنون توانستیم تعدادی از همکاران قدیم را پیدا و دور هم جمع کنیم. در این برنامهی سهشنبهها، برخی از بازنشستگان، پس از 15 یا 20 سال یکدیگر را میبینند و این ملاقاتها، شادمانی بیحدی را نصیب آنها و خود ما میکند. دورهمی ادامه پیدا کرده و برنامههای بازنشستگان گستردهتر از قبل هم شده است. تورهای تفریحی را با کمترین هزینه و بهصورت خودگردان و بدون هیچ کمکی از سیستم برگزار میکنیم. تاکنون سفر به خبر بافت، آبشار راین و بیدخون بردسیر را با حمایت شهرداری و هزینهای حداقلی که خود بازنشستگان پرداخت کردهاند، برگزار کردهایم.
بازنشستگان بههمراه خانوادههایشان در این برنامهها میتوانند شرکت کنند؟
به همراه خانواده و هرکسی را که خودشان علاقه داشته باشند با آنها باشد. برای ما مهم این است که بازنشسته و همکار قدیمی ما از خانه بیرون بیاید و حالش خوب باشد.
بهجز این، چه اقداماتی در دستور کار دارید؟
برخی بازنشستگان هم بیمار بودند؛ مثلا فردی در حین کار نابینا شده بود یا یکی دیگر از همکاران، عمل قلب انجام داده و خانهنشین بودند که عیادت از این افراد هم در برنامه است. تورهای دروناستانی که تکمیل شد، قصد داریم تورهای بروناستانی نیز داشته باشیم، شیراز، همدان و جزیره هرمز را در دستور کار داریم تا با کمترین هزینه برگزار شود و خوشحالیم که هر کس با هر سطحی از درآمد میتواند در این تورها شرکت کند. یکسری کارگاه حرکات اصلاحی برای کمردرد و پادرد توسط خانم اسفندیاری از بهترین مربیان مس سرچشمه نیز برگزار میشود. بحث مهارتهای زندگی و مقابله با افسردگی را هم داریم.
در مجموع، هر پیشنهادی که خود بازنشستگان داشته باشند، ما آن را اجرا میکنیم. برایمان مهم این است که همکاران قدیمی ما از خانه بیرون بیایند. حتی آموزشهایی در زمینهی تغذیه در دوران سالمندی را هم خواهیم داشت. همچنین، برای کسانی که تازه دارند بازنشسته میشوند برنامهای داریم. در حال پیگیری از طریق مناطق شهرداری هستیم تا بنده بههمراه آقایان ریحانی و پورجلالی از بازنشستگانی که با دفتر همکاری مستمری دارند، به دفتر آن مدیر که بازنشستهی جدید دارد برویم و به آن فرد خوشامد بگوییم و به او یادآوری کنیم که وارد دوران جدیدی شده که و هیچ فرقی با آن دوران کاری ندارد و نباید فکر کند همهچیز به آخر رسیده و باید یک گوشه بنشیند.
مشارکت و استقبال بازنشستگان تاکنون چهطور بوده است؟
خیلی خوب بوده است. شهرداری کرمان یکهزار و 250 بازنشسته دارد. تاکنون توانستهایم شماره تماس از 665 بازنشسته را پیدا کنیم. برای پیدا کردن شمارهها، نامهنگاری با سه حوزه تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی داشتیم که کمک چندانی از طرف این واحدها هم نشد. داریم از طریق رایزنی با خود بازنشستگان، همکاران را پیدا میکنیم. در شهرداری کرمان، وقتی فردی بازنشسته میشود ارتباط او با سیستم کاملا قطع میشود و تاکنون هم چنین واحدی نبوده که ارتباط بازنشستگان را حفظ کند. اینجا اما ماهیت کانون بازنشستگی را دارد و ما علاقهمندیم خود بازنشستگان بیایند و سکاندار این دفتر باشند. حتی آمادگی داریم بحثهای اداری بازنشستگان را هم خود همین همکاران قدیمی انجام دهند و ما فقط نظارت بر امور داشته باشیم. این را هم بگویم که اگر تاکنون میخواستیم نگاهمان به سیستم باشد، همین یک قدم کوچک را هم نمیتوانستیم برداریم.
در واقع منظورتان این است که برنامههای دفتر را خود بازنشستگان دارند پیش میبرند.
بله. تورهای تفریحی را هم با پول خودشان داریم برگزار میکنیم. کارگاههای سلامت و حرکات اصلاحی و تغذیه هم 100 درصد رایگان است.
میخواهید همهی هزار و 250 بازنشستۀ شهرداری را به اینجا بکشانید؟
بله. هدفمان همین است. نباید این نگاه وجود داشته باشد که فرد وقتی بازنشسته شد بگوید که من دیگر فرتوت شدم و کاری جز در خانه نشستن و صبح را به شب رساندن ندارم. بهدنبال تغییر نگاهی هستیم که سالیان سال است دربارهی بازنشستگی در سیستم ما ریشه کرده است. فرد وقتی امید خود را از دست بدهد، افسردگی میگیرد و بیماریهای دیگری نیز بهدنبال آن میآید. ما میخواهیم از این نوع اتفاقات در جامعه بازنشستگی شهرداری پیشگیری کنیم. حالا هم که کار را شروع کردیم قصد داریم به نحو احسن آن را انجام دهیم و با دستان کوتاه خودمان بهترین خدمات را میخواهیم ارائه کنیم. خیلی علاقهمندیم که دیگر بازنشستگان هم که این متن را میخوانند به ما بپیوندند. برای برگزاری تورها ما از طریق سامانهی پیامکی شهرداری، به 665 نفر از بازنشستگان پیامک دادیم ولی تنها 30 یا 40 نفر آمدند؛ شاید به این دلیل است که اعتماد ندارند و هنوز نگاهشان مثبت نیست. اگرچه همین تعداد هم که آمدند برای ما بسیار ارزش دارد ولی از همهی بازنشستگان شهرداری دعوت میکنم به ما بپیوندند.
اما امکاناتی که اینجا وجود دارد بهنظر نمیرسد پاسخگوی یک جمعیت یکهزار و 250 نفری باشد. حتی فضای فیزیکی شما هم محدود است.
یک روز، آقای عالمزاده، شهردار محترم، بههمراه آقایان جوشایی و قنبری و دادگر از این دفتر بازدید کردند و وعده دادند که یا همین فضا را نوسازی میکنند یا مکان دیگری به ما میدهند و ما پیگیر هستیم تا هماهنگیهای لازم صورت گیرد و توسعهی فضای فیزیکی را داشته باشیم.
شما که با بازنشستگان در ارتباط هستید بیشترین نیاز و مهمترین خواستهی آنها چیست؟
دیده شدن. یک بازنشسته فقط میخواهد دیده شود و حرفش شنیده شود حتی اگر پاسخی برای آن ندارید.
چه حمایتهایی نیاز دارید که شهرداری از فعالیت این دفتر داشته باشد؟
شاید این ماجرا برای همکاران ما هم هنوز ناشناخته است. ما هم دنیایی از امکانات نمیخواهیم و گام بزرگ هم برنداشتیم. با قدمهای کوچک داریم به سمت هدفمان حرکت میکنیم.
چه برنامههایی برای پرسنل شهرداری که اکنون مشغول بهکار هستند دارید؟
ما کارتی بهعنوان شناسنامهی اجتماعی طراحی کردیم و حدود 50 نفر رابط اجتماعی که نمایندهی ما در سازمانها و مناطق هستند هم فعال شدهاند. این کارتها توزیع و خود رابطان هم توجیه شدند که چه وظیفهای دارند. مثلا اگر برای همکار ما مشکلی پیش آمد این رابط چه وظیفهای در برابر او دارد و مسائلی از این دست. کارتها توزیع شد ولی اینجا باز هم همان عدم اعتماد وجود دارد و میپرسند: مگر شهرداری تا حالا برای ما چه کرده است؟ در حالیکه طراحی همین کارت، شش ماه طول کشید و ما قصدمان در خدماترسانی جدی است.
این کارت فرم پرسشنامه دارد؟
بله. شامل اطلاعاتی از جمله مشخصات فردی خود و خانواده، نوع بیماری، علاقهمندی است و اینکه احیانا اگر رتبههای علمی و هنری و ورزشی دارند اعلام کنند. همکاران اما همیشه فکر میکنند این اقدامات ما، یک وعده است. همین جا به همه اعلام میکنم که اصلا وعده نیست. بلکه یک برنامهی کاملا عملیاتی است. مثلا اگر خدای نکرده مشکلی برای همکار ما پیش بیاید، ما میتوانیم از طریق اطلاعاتی که داده جویای احوالش باشیم. حتی با چند مدیر بیمارستان صحبت کردم که در ساعات اداری که وقت ملاقات نیست، امکان عیادت ما فراهم شود تا در چنین مواقعی، بتوانیم پیگیر وضعیت و جویای احوال همکاران باشیم.
از همکارانم میخواهم که این کارت را تکمیل و شماره تماس و آدرس و دیگر اطلاعاتی که خواستیم را بنویسند. مدتی پیش، یکی از همکاران که همیشه هم با رویگشاده از ما استقبال میکرد به کما رفت. ما جز شمارهی شخصیاش، شمارهی دیگری از او نداشتیم. یکی، دو هفته طول کشید تا توانستیم تازه شمارهای از باجناق ایشان پیدا کنیم. در صورتی که وقتی مشخصات کامل همکاران را داشته باشیم، میتوانیم در مواقع ضروری، با خانواده و فرزندان آنها ارتباط برقرار کنیم. همچنین از همکاران خواستهایم تا در هر زمینهای از علمی و پژوهشی تا هنری و ورزشی اگر رتبهای استانی، کشوری، جهانی و آسیایی دارند آن را بنویسند. با نشریه کرمانشهر برای گفتوگو با این افراد هماهنگ کردیم که در حال انجام است؛ تا معرفی شوند. ما قصد تقدیر از این دوستان را هم داریم. این را هم بگویم که وقتی رتبههایی که همکاران اعلام کرده بودند را میدیدم بسیار لذت میبردم که مثلا همکار من جزو تیم ملی است یا همسرش رتبهی آسیایی دارد. نگاهی که از بیرون به پرسنل شهرداری وجود دارد این است که مثلا خموده هستند در صورتی که پرسنل شهرداری فوقالعاده سرزنده و بهروز هستند. حالا شاید کسی بگوید که مثلا به فلان واحد شهرداری مراجعه کردم و بدخلقی دیدم. این را هم وظیفهی دفتر اجتماعی میدانم که ارتباط با اربابرجوع و بحثهای انگیزشی همکاران را دنبال کنیم. اکنون اگر قصوری وجود دارد، من عذرخواهی میکنم. همچنین، در این کارتها، از همکاران خواستیم تا اسامی فرزندان و مهارتی که دارند را بنویسند. با دفاتر کاریابی و فنیوحرفهای هماهنگ میشویم تا آن دسته از فرزندان همکاران که بیکار هستند و مهارتی هم نمیدانند را هدایت کنیم تا براساس علاقهای که دارند، مهارتی بیاموزند و بهدنبال آن شغلی پیدا کنند. کسانی که مهارتی بلدند را هم میتوانیم به دفاتر کاریابی معرفی کنیم. در قسمت پشت شناسنامهی اجتماعی، خواستیم تا اگر کسی از همکاران به یک بیماری خاص مبتلاست، اعلام کند. از این کار هم هدف داشتم. مثلا فرد وقتی دیابت دارد در کنار آن احتمال اینکه مبتلا به افسردگی شود وجود دارد پس باید کارگاههایی آموزشی در این زمینه داشته باشیم. همچنین، با شهردار محترم رایزنی کردیم و در حال پیگیری هستیم تا کسانی که یک بیماری خاص دارند با بیمه تکمیلی، هزینهی درمان آنها 100 درصد رایگان شود.
اینها که همه برای رفع مشکلات بود. برای شادی همکارانتان چه میکنید؟
از همکاران خواستیم تا نوع علاقهمندی خود را مشخص کنند و براساس آن، برنامههایی تدارک خواهیم دید. مثلا تورهای تفریحی برای پرسنل شهرداری خواهیم داشت اما کسانی را دعوت میکنیم که در این کارت، علاقهمندی خود را این سفرها مشخص کرده باشد.
در واقع در حال تهیه یک بانک اطلاعاتی از همکارانتان هستید تا براساس آن یکسری خدمات اجتماعی تعریف کنید.
بله. دقیقا. براساس این کارتها ما خواهیم دانست که در دفتر اجتماعی چه خدماتی نیاز است به همکاران ارائه شود.
تا الان چند نفر از همکارانتان در شهرداری این کارت را تکمیل کردهاند؟
حدود دو هزار کارت را پر کردهاند. ما هم هیچ اجباری نگذاشتیم. کاملا اختیاری است اما حدسم این است وقتی خدمات به کسانی که این کارت را پر کردهاند ارائه شود، دیگران هم ممکن است بیایند. برخی هم البته اعتماد به سیستم ندارند و ما باید این اعتماد را جلب کنیم. ضمن اینکه ما کارگاه برای رابطان اجتماعی هم داریم و ماهانه جلساتی داریم تا بدانند نقش خود را چهطور باید ایفا کنند. در مناطق نیز، برای رابطان اجتماعی، زیرگروه انتخاب کردیم. اعلام کردیم بهازای هر 50 نفر یک نماینده به ما معرفی کنید تا دسترسی و ارتباطات ما راحتتر باشد. حتی جایی که پنج نفر نیرو بوده خواستیم یک نماینده به ما معرفی کنند تا ارتباط با همهی بخشها برقرار باشد. نرمافزار بانک اطلاعاتی کارکنان هم طراحی شده ولی نقصهایی دارد که در حال رفع آن هستیم. همین جا به همکارانم اعلام میکنند که دفتر اجتماعی در خدمتشان است. ما برنامههای متعددی مثل کارگاههای سلامت، تحصیلی، شادی، تورهای تفریحی و ... را داریم. مشاورههای فردی در زمینههای مختلف داریم که بهصورت نیمبها خواهد بود. کارگاهها ولی کاملا رایگان است.
این تجربه در دیگر شهرداریهای کشور وجود دارد؟
در جستوجوهایی که من داشتم تا حالا که چیزی نبوده است. با شهرداری شیراز تماس گرفتم، گفتند چنین واحدی ندارند. فقط شهرداری تهران، اداره کل رفاه دارد که آن هم فقط تور و اردوی تفریحی برگزار میکند. با مشاور شهردار شیراز که تماس گرفتم، وقتی گفتم چنین برنامهای در کرمان داریم، گفت که شما انجام دهید ما از تجربیات شما استفاده میکنیم. این دفتر واقعا نیاز سیستم شهرداری بود و ما نباید فراموش کنیم که اهمیت دادن به پرسنل فقط بُعد مالی ندارد و باید از جنبههای مختلف مورد توجه قرار گیرد.
اسما پورزنگی آبادی