شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • شورا و شهر
  • شماره خبر: 9606090
  • 2 بهمن 1396
  • 21:41
  • امتیاز:5/4
  • امتیاز شما
کرمان، شهری زشت و ناکارآمد است

گفت‌وگو با دکتر نیماجهان‌بین، عضو هیات علمی دانشکده هنر معماری و شهرسازی

کرمان، شهری زشت و ناکارآمد است

نمای ساختمان‌ها تاثیر مستقیمی بر زیبایی شهر دارند و در حقیت بخشی از نمای شهر هستند. برای این‌که با وضعیت کنونی شهر کرمان از لحاظ زیبایی و تاثیری که نماها بر این زیبایی دارند، بیش‌تر آشنا شویم با نیماجهان‌بین، داراي مدرک دکترای شهرسازی، و عضو هیات علمی دانشکده هنر معماری و شهرسازی گفت‌وگو کردیم.

• آقاي دکتر با توجه به اين‌که موضوع مورد بحث‌ ما يعني نماي ساختمان بخشي از دغدغه‌ مديران ما در بخش شهرسازي است و با توجه به تخصص شما در زمينه‌ي شهرسازي، اگر موافق‌ايد گفت‌وگويمان را با تعريفی از اصطلاح شهرسازي آغاز کنيم. 
بله؛ آغاز خوبي‌ست؛ وقتي مي‌گوييم شهرسازي، ممکن است اين اصطلاح را با پل‌سازي يا راه‌سازي در يک بازه‌ي معنايي بدانيم، اما بايد بگويم با اين نگاه اصطلاح شهرسازي اصطلاح دقيقي نيست چون شکل‌گيري شهر کاملا متفاوت است. شهر موجود زنده‌ای است که شهروندان آن را می‌سازند و هیچ وقت این ساختن متوقف نمی‌شود.
به همین سبب اگر بخواهيم برنامه‌اي براي ساختن شهري تدوين کنیم بايد حتما جمعي از متخصصان جامعه‌شناسي، حقوق‌دان‌ها، اقتصاد‌دان‌ها، عالمان علم سياست  و... هم حضور داشته باشند چون هر کدام از اين تخصص‌ها بايد گوشه‌اي از اين برنامه‌ي شهرسازي را برعهده بگيرند. 

• اگر بخواهيم شهرسازي را فقط از ديدگاه متخصصان معماري، شهرسازي و برنامه‌ريزان شهري بررسي کنيم، چه مراحلي را بايد طي کنيم؟ 
همان‌طور که گفتم براي شهرسازي بايد متخصصان علوم مختلف حضور داشته باشند اما کسي که خواسته‌ها، نظرها و پيشنهادهاي همه‌ي اين متخصصان را با هم پيوند مي‌دهد، برنامه‌‌ريز شهري است. 
در حقيقت برنامه‌ريزان شهري خواسته‌هاي علوم مختلف از يک شهر را به زبان قوانين و قواعد مورد نياز در شهر ترجمه مي‌کنند که به اين طرح‌ها، طرح‌هاي جامع تفضيلي مي‌گويند. 
در مرحله‌ي بعد، این طرح جامع در اختيار طراح شهري  قرار مي‌گيرد. 
طراحان شهري اسناد طراحي شهر را آماده مي‌کنند و اين اسناد را به تخصص‌هايي که مرتبط با شهر هستند مانند معماران، طراحان منظر، طراحان توليد صنعتي، عمران، برق و... ارايه مي‌کنند و همه‌ي اين متخصصان موظف هستند که از اين اسناد پيروي کنند. 
پس معماران بايد براساس اين اسناد، ساختمان‌ها را طراحي کنند که نماي ساختمان هم جزيي از ساختمان است. 

• با توجه به اين توضيحات، همه‌ي موارد در ساختن شهر مورد توجه قرار می‌گیرد، پس چرا با اين همه اغتشاشات بصري در شهر مواجه هستيم؟
به نظر من يکي از دلايل اين است که در اين چرخه، حلقه‌ی اسناد طراحي شهري مفقود است. در حقيقت ايجاد رابطه‌ ميان برنامه‌ي شهر با طراحي معماران را طراحان شهري برعهده دارند که متاسفانه اين حلقه در فرايند شهرسازي ما غايب است. نبودن اين حلقه باعث شده دو ساختمان مجاور هم، که به وسيله‌ي دو معمار طراحي شده، با هم تفاوت‌هاي فاحشي داشته باشد و چهره‌ي شهر را نازيبا کند. 

• براي اين‌که چهره‌ي شهرمان نازيبا نباشد چه بايد بکنيم؟
براي پاسخ به اين سوال شما، اول بايد دو واژه‌ي سيما و منظر شهري را تعريف کنيم. 
منظر، جلوه‌ي واقعي شهر است. در منظر شهري، شهر با مظاهر خودش جلوه مي‌کند. 
اما سيماي شهري تصويري است که شهروندان از شهر دارند. در حقيقت منظر شهري يک حقيقت است اما سيماي شهري، به تعداد شهروندان و تصوير تک تک شهروندان از شهر تکثير مي‌شود. 
البته بعضي عوامل در منظر شهري وجود دارند که باعث مي‌شوند شهروندانِ يک شهر، سيماي واضح‌تر و شبيه‌تري از شهر در ذهن‌شان باقي بماند، اما در شهرهاي نازيبا اغتشاشات موجود در شهر باعث مي‌شود تصوير ذهني شهروندان از شهر، محو و گنگ باشد و نتوانند بخش‌هاي مختلف شهر را از هم تفکيک  کنند. 
در شهرهاي نازيبا، شهروندان نمي‌توانند جداره‌هاي شهري را در ذهن‌شان تفکيک کنند و نما هم که بخشي از جداره‌ي شهري است را نمي‌توانند در ذهن‌شان به روشني ترسيم کنند. 
اما براي پاسخ به اين سوال شما برمي‌گرديم به سوال اول‌تان،  در ابتداي گفت‌وگو اشاره  کردم که شهرسازي يک تخصص نيست چون شهرها مرتب در حال ساخته شدن هستند و در حقيقت سازندگان اصلي شهر مردم هستند و بخش زيادي از اغتشاشاتي که  در شهرها ديده مي‌شود ناشي از نبود اسناد بالا‌دستی يا نبود قوانين باز دارنده  يا مشوق براي توجه مردم به اين اسناد است، نتیجه‌ی این بی‌توجهی هم ساخت و سازهاي بي‌ضابطه است.

• به نظر شما کرمان شهر زيبايي است؟ 
نه متاسفانه؛ کرمان زيبا بود، اما الان به شدت زشت و ناکارآمد شده است و اگر به آن توجه نشود بدتر هم مي‌شود. 
تعریف زشتی و زیبایی هم  ناظر بر عملکرد، معنا و نماد و  شکل و فرم است، اگر هیچ کدام از این‌ها رعایت نشود نتیجه‌اش می‌شود زشتی؛ البته بیش‌تر شهرهاي ما دچار اين مساله هستند. وقتي از شمال به جنوب کشورمان حرکت مي‌کنيم طيف وسیعی از تنوع اقليمي، فرهنگي، اجتماعي و قومي را مي‌بينيم اما ساختمان‌ها يکسان هستند و اين نشانه‌ي ناکارآمدي و نازيبايي است. 

• منظور از ناکارآمد بودن شهر چيست؟ 
شهر بايد محل رشد و به کمال رسيدن شهروندان باشد. وقتي شهروندان نتوانند پايه‌اي‌ترين نيازهاي‌شان را در شهر برآورده کنند، نمي‌توانند به آن کمالي که انتظار دارند برسند. وقتي شهرنشين ما در شهر مسکن مناسب ندارد، توان درآمدزايي مناسب ندارد و يا حتي رفت و آمد که سطحي‌ترين نياز است را ندارد، چطور مي‌توانيم از او توقع داشته باشيم به شهر به عنوان يکي از تعلقات زندگی‌اش فکر کند. 
متاسفانه اين نازيبايي و ناکارآمدي، کاريکاتور زشتي است که از پايتخت تقليد شده است. در خود تهران انواع و اقسام زشتي‌ها را مي‌بينيم و عجيب اين‌که شهرهاي ديگر ما تلاش مي‌کنند به اسم کلان‌شهر، کاريکاتور زشت‌تري از تهران باشند. شاید دلیل یا توجیه مدیران شهری در تلاش برای رسیدن به کلان‌شهر، گرفتن بودجه‌ی کلان‌شهری است اما کم‌تر به اين دقت مي‌شود که در برابر گرفتن بودجه‌ی کلان‌شهر، چه چيزي را از دست مي‌دهيم. 
ما مي‌توانستيم با حفظ هويت بومي و اصالت شهرمان، درآمدهاي پايداري را براي مديريت شهري و شهرداري‌ها فراهم کنيم تا به دريافت بودجه‌ي کلاان‌شهري نياز نداشته‌ باشيم.

• شما به نقش مردم در زیبایی شهر اشاره کردید، چرا مردم در ساخت ساختمان‌ها، به قوانين توجه نمي‌کنند؟ 
دو عامل باعث بي‌توجهي مردم به زيبايي شهرها مي‌شود، يکي مسايل اقتصادي و دوم ضعف‌هايي است که از نظر سليقه وجود دارد که اين هم يک مبحث فرهنگي است. 
در مسايل اقتصادي بايد به اين نکته توجه کرد که همه‌ي مردم ما توان مالي مناسبي براي توجه به مسايلي چون نماي ساختمان ندارند. براي داشتن نماي مناسب بايد نقشه‌ي مناسب داشت؛ بايد مصالح مناسبي تهيه کرد؛ بايد از مشاوران و متخصصان کمک گرفت و خب اين‌ها هزينه‌بردار است. همه‌ي مردم هم توان پرداختن اين هزينه‌ها را ندارند. 
عامل بعدي ضعف فرهنگي است. بعضي از همشهريان براي ساختن خانه‌هايشان هزينه‌هاي گزافي مي‌پردازند اما باز هم ساختمان‌شان از لحاظ زيبايي کيفيت لازم را ندارد. 
یکی از دلایل، کمک نگرفتن از مشاوران و متخصصان خبره‌ی اين امر است و بخشي هم ناشي از سليقه‌ي خود مالک است که باعث اجراي نماهاي نازيبا مي‌شود. 
البته در بحث فرهنگي و ارتقاي سطح فرهنگي جامعه بازهم نوک پيکان به سمت مديران شهري و شهرداري‌ها است زيرا طبق قانون يکي از وظايف شهرداري‌ها بالا بردن سطح فرهنگ عمومي جامعه است؛ اما چقدر به اين مساله توجه کرده‌اند؟ چند تا تماشاخانه، فرهنگ‌سرا، سينما، گالري‌هاي هنري و... ایجاد کرده‌اند؟ 
به نظر من توجه به مسايل فرهنگي و ارتقاي سطح فرهنگ عمومي جامعه بيش‌ترين تاثير را در زيبا کردن شهر دارد. اگر مديريت شهري به ارتقاي سطح فرهنگي و اقتصادي جامعه توجه کند، خود مردم براي زيباسازي نماي ساختمان‌ها و شهر خود تلاش مي‌کنند. 

• مديريت شهري در ارتقاي سطح اقتصادي شهروندان هم موثر است؟ 
اگر منظور شما، شهرداري است بايد بگويم، درست است که براي ايجاد زمينه‌ي اشتغال شهروندان ارگان‌هاي مختلفي دخيل هستند اما شهرداري هم مي‌تواند با ايجاد بازارهاي روز، فصلي، جمعه‌بازارها و... در بخش‌هاي مختلف شهر و يا ايجاد مراکز خودگردان که خود شهروندان در اداره‌ي آن موثر هستند و به عرضه‌ي کارهاي توليدي خود مي‌پردازند، به ايجاد زمينه‌ي اشتغال کمک کند. 
از طرف ديگر در اين فضاها فرصت تعاملات اجتماعي هم افزايش پيدا مي‌کند و مردم مي‌توانند در همين تعاملات هم از لحاظ اقتصادی درآمد کسب کنند، هم رشد فرهنگي داشته باشند و هم احساس تعلق بيش‌تری  به شهرشان پيدا کنند. 

• آيا راه حلي براي رسيدن به وضعيت مناسبي در زيبايي شهري داريم؟ 
پاسخ به اين سوال پيچيده است. از نظر من به عنوان متخصص شهرسازي جواب سوال شما مثبت است و راه کار وجود دارد، اما اگر راه‌کارهاي تخصصي ما را در کنار راه‌کارهاي اقتصادي يا جامعه‌شناسي بگذاريم، به دليل پيچيدگي‌هايي که پيش مي‌آيد ممکن است به جواب منفي برسيم چون شهر يک روساخت است و يک زيرساخت دارد. زيرساخت همان فرهنگ نهادينه شده در وجود شهروندان جامعه است و روساختِ شهر نماد و نمايشي از اين زيرساخت است. اگر ما در زيرساخت‌هاي‌مان فضاي تشويش، ريا، دروغ و... را داشته باشيم که نشانه‌هايي از نازيبايي است، روساخت که نماي شهري است هم نازيبا مي‌شود به عنوان مثال اگر ساخت و سازهاي ما تقليدي باشد از سازه‌اي که در اقليمي ديگر و با فرهنگي ديگر ساخته شده است اين کاريکاتور زشت، نمادي از رياکاري مي‌شود. شما کرمان قديم را در نظر بگيريد، چقدر زيبا بوده، با ساده‌ترين مصالح فضاي زيبا را ايجاد مي‌کردند و اين نشانه‌ي اصالت ماست. 
به همين سبب مي‌گويم پاسخ اين سوال شما بسيار پيچيده است، اما بخش اميدوار کننده اين است که شهر به  وسيله‌ي شهروندان ساخته مي‌شود و چون ما فرهنگي غني داريم مي‌توانيم اميداور باشيم که با بيدار شدن اين فرهنگ غني، شهرها به وسيله‌ي همين شهروندان به آساني سامان پيدا مي‌کند. 
بر اساس علم شهرشناسي ما مي‌توانيم با ملاحظاتي، وضعيت کنوني را بهتر کنيم، تجارب متفاوت در دنيا اين را ثابت کرده که با برنامه‌ريزي‌هاي کوتاه‌مدت، ميان مدت و بلندمدت مي‌توانيم در سامان‌ دادن به وضعيت نابسامان شهري موفق شويم. 
ما بايد برنامه‌هاي بلندمدتي را آماده کنيم، برنامه‌هايي که بتواند در آينده هم کارايي داشته باشد اما در تشويق شهروندان به رعايت اين قوانين بايد راه‌کارهاي کوتاه‌مدتي را هم در نظر بگيريم که شهروندان بتوانند تغييراتي را در زيبايي شهر ببينند و به رعايت ساير قوانين تشويق شوند.

• از صحبت‌هاي شما اين‌طور استنباط مي‌شود که براي تغيير وضعيت موجود به همت شهروندان و مديران شهري درکنار هم نياز داريم. بخش مربوط به شهروندان بيش‌تر به مسايل فرهنگي مربوط مي‌شود اما مديران شهري به جز ارتقاي فرهنگ شهروندان چه تدابيري بايد بينديشند تا وضعيت کنوني شهرمان تغيير کند؟ 
مديريت شهري براي سامان دادن به وضعيت کنوني، بايد يک سند بازآفريني براي کرمان فراهم کند و در اين سند بايد نکاتي را مورد توجه قرار دهد. اولين نکته اين است که در اين سند بايد شهر را به سه بافت قديمي، میاني و جديد تقسيم کند و با توجه به ويژگي‌هاي خاص آن بافت براي آن برنامه‌ي مشخصي را در نظر بگيرد. 
نکته‌ي ديگر اين است که در اين سند بايد رويکرد جامعي داشته باشيم، يعني نبايد فقط نگاه کالبدي داشته باشيم و بايد همه‌ي جوانب را در نظر بگيریم. 
براي برنامه‌ريزي کوتاه مدت هم بايد طرح‌هاي تفضيلي موضعي براي بخش‌هاي مختلف شهر کرمان تهيه شود. در طرح‌هاي تفضيلي موضعي هم بايد ضوابطي براي ساخت و سازهاي آتي داشته باشيم و در کنار آن بايد راه‌کارهاي کوتاه مدت هم داشته باشيم مثلا ما مي‌توانيم براي پوشاندن يک زشتي از پوشاننده‌هايي مانند درختان متراکم استفاده کنيم که  ديد ناظر را کم کند تا در آينده اشکال موجود اساسي حل شود.
نکته‌ي ديگري که بايد براي طرح‌هاي تفضيلي موضعي مورد توجه قرار دهيم اين است که مکان‌ها و موضع‌هايي را انتخاب کنيم که نقش مولد و محرک را داشته باشند. منظور از نقاط مولد و محرک هم اين است که گاهي اصلاح يک موضع مي‌تواند الگويي باشد که پيرامون خودش را اصلاح کند؛ يعني مديريت شهري موضع مشخصي را اصلاح مي‌کند و اين موضع توانايي آن را دارد ک تا شعاعي از پيرامون خودش را تحت تاثير اين اصلاحات قرار دهد و سامان‌دهي کند. چون مديريت شهري توان مالي لازم براي نظم دادن به کل شهر را ندارد، يافتن اين نقاط مولد و محرک در سامان‌دهي شهري بسيار مهم است. 

• سخن آخر...
من مهم‌ترين معضل شهري را قهر شهروندان از شهر مي‌دانم. شهروندان مکث، درنگ و تاملي در شهر ندارند و فقط مي‌خواهند از مبدا به مقصد برسند همين باعث شده که شهروندان به زيبايي شهر بي‌توجه شوند. 
نتیجه‌ي اين بي‌توجهي هم  کاهش سطح مطالبه‌گری شهروندان است، اگر شهروندي مطالبه‌گر باشد هم از خودش مطالبه مي‌کند و هم از مديران.
 نکته‌ي آخراين‌که در سطح شهر ساختمان‌هاي اداري زيادي را مي‌بينيم که با هزينه‌ي زيادي ساخته مي‌شوند اما خود اين اداره‌ها هم ساده‌ترين اصول زيبايي را رعايت نکرده‌اند يا در شهر ساختمان‌هايي را مي‌بينيم که در ظاهر سعي شده سنتي ساخته شوند اما تقليد زشتي از بناهاي قديمي هستند که نه  تنها شهر را زيبا نمي‌کنند که به نازيبايي شهر دامن مي‌زنند، اين در حالي‌است که تک تک ساختمان‌هاي اداري ما مي‌توانند نقش همان موضع‌هاي مولد و محرک را داشته باشند. 

 

15.4793