علیرضا فدایی کرمانی - ادی هستند که بدون گذراندن دورههای آموزش هنری و تنها با تکیه بر ذوق و قریحه ذاتی و تجربه خود آثاری را پدید میآورند که از منظر کارشناسان هنری میتوان به آن عنوان آثار هنری اطلاق کرد. خانم بتول حبیبپور یکی از بانوان باذوق و خوشقریحه کرمانی است که از زمره هنرمندان مکتب نرفتهای است که آثار هنری زیبا و قابلتأملی را خلق میکند. ایشان فارغالتحصیل کاردانی زبان انگلیسی است و سالها در کسوت معلمی مشغول به فعالیت بوده است و حالا چندین سال است که بازنشستهاند. وی بیش از پنج دهه است که با قیچی و برشکاری بر روی کاغذ و مقوا و...تصاویر و آثار هنری پدید میآورد.
تصاویری زیبا و چشم نوازش که همه از ذهن سیال و خلاق این بانو هنرمند نشات میگیرد. جالب آنکه تمام متریال و موادی که ایشان برای کار خود استفاده میکند از کاغذها و مواد دورریختنی و استفادهشدهای مانند پاکت آبمیوه ،جعبه خالی، کاغذ و روزنامه باطله، موکت کهنه،فیلم رادیولوژی و... است که بسیاری از ما بیتوجه از کنار آنها میگذریم و راهی سطل زبالهشان میکنیم. خانم حبیبپور نگاهی زیستمحیطی به پیرامون خود دارد و تمام سعی وی در تولید حداقلی زباله و بهره گرفتن و به قولی بازیافت مواد دورریختنی و تبدیل آنها به آثار هنری است. این بانو هنرمند طی همه این سالها انبوه آثاری با قیچی پدید آورده که بخش قابلتوجهی از این کارها را میتوان بهعنوان اثر هنری بهحساب آورد.چندی پیش به همت رضوان بوستانی فارغالتحصیل کارشناسی ارشد پژوهش هنر و مدرس هنر و همکاری شهرداری کرمان نمایشگاهی از منتخب کارهای این بانو هنرمند کرمانی تحت عنوان (دستها هم میگریند) در گالری آتشی پارک مطهری برگزار شد که مورد استقبال همشهریان قرار گرفت بهطوریکه تعداد قابلتوجهی از آثار این هنرمند به فروش رسید. به این بهانه با ایشان و خانم بوستانی گفتگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
بتول حبیبپور؛ هنرمند خودانگیخته:
دوست دارم آثارم کاربردی باشد
داستان علاقهمندی شما به فعالیتهای هنری از کجا شروع شد؟
از همان دوران کودکی مادرم قلاببافی میکرد و در زمینه هنرهای دستی مثل پتهدوزی و..فعال بود و همین موضوع باعث علاقهمندی من نیز شد.اما در دهه چهل که بهعنوان معلم در آموزش و پرورش مشغول به کار شدم برای انتقال مفاهیم درسی و به قول امروز از وسایل کمکآموزشی بهره میبردم در اوایل از گچهای رنگی برای کشیدن و آموزش به دانش آموزان استفاده میکردم تا اینکه بعد از چند سال کار با قیچی را آغاز کردم و از همان ابتدا از موادی مانند کاغذ باطله و روزنامه یا پاکت شیر و آبمیوه و...استفاده میکردم.
در تمام این مدت آیا آموزش و دوره هنری دیدهاید؟
نه هیچ دورهای ندیدم و کارهایم تنها بر پایه تجربه و ذوق شخصی است.همیشه از دوران کودکی شاکر نعمتهای خدا بودهام و به جهت کمبودهای که در زندگی من همنسلان در دوران کودکی من بود سعی کردهام از مواد دور برمن بیشترین بهره را بگیرم و تا حد امکان از دور ریختن و ایجاد زباله جلوگیری کنم.شاید همین انگیزه بود که بدون دیدن دوره آموزشی با نگاهی متفاوت به اطرافم سعی کنم از مواد بهظاهر بیارزش و دورریختنی مانند کاغذ باطله و روزنامه و...آثاری پدید بیاورم که گاهی کاربردی نیز بودند مثلاً در کلاس با همین شیوهها و رنگآمیزی به تعداد دانشآموزانم الگو تهیه میکردم و بعد از کار با آنها نتیجه کار کاغذ کادو بود.
بههرحال شیوه کاری شما را میتوان بهعنوان رشتهای هنری آموزش داد آیا در طول این مدت در زمینه آموزش شیوه کار خود فعالیتی داشتهاید؟
نه متأسفانه در خصوص آموزش کارم تاکنون کاری انجام ندادهام تنها یکی از شاگردانم در دورهای که من معلمش بودم بسیار علاقهمند بود و از روی کارهای من الگوبرداری میکرد که مدتهاست از او خبری ندارم یکی از دخترانم نیز علاقهمند است و توجه خاصی به کارهایم دارد. اما باید اعتراف کنم حالا بعد از گذشت این سالها اگر امکانی برای آموزش کارهایم فراهم شود مطمئناً دوست دارم در زمینه آموزش به علاقهمندان هم فعالیت کنم
من با مواد نو اصلاً کار نمیکنم از همین رو اساس شیوه کار من با سایر فعالیتهای هنری متفاوت است از همین رو باید کسی که میخواهد به این شیوه کار کند باید مشتاق و علاقهمند به این کار باشد و نگاهش هم به اطرافش متفاوت تا بتواند از ضایعات و مواد بهظاهر بهدردنخور اثری پدید آورد
نمایشگاهی که چندی از آثار شما برگزار شد اولین نمایشگاه بود که طی این سالها برپا کردید که خوشبختانه با استقبال همشهریان مواجه شد از چگونگی راهاندازی این نمایشگاه و دلیل آن بگویید؟
من در تمام این مدت هیچگاه به فکر برپایی نمایشگاه نبودهام چون هنوز خودم را هنرمند نمیدانم و طی این سالها انبوهی از کارهایم را نگهداری کردهام.دخترم با خانم بوستانی که مدرس هنر هستند دوست و آشنا هستند و از شیوه کار من برای ایشان تعریف کرده بودند و ایشان علاقهمند بودند که آثار مرا ببیند بههرحال فرصتی فراهم شد و من با ایشان آشنا شدم و باهم در رابطه با کارهایم صحبت کردیم و از آنجا که خانم بوستانی بسیار نکتهسنج و صبور و دارای انرژی مثبت هستند بین من و ایشان ارتباط دوستانهای پدید آمد و شاید دلیل اصلی آن درک متقابل و نقاط مشترک اخلاقی و شخصیتی بود که بین ما وجود داشت. در نهایت به پیشنهاد ایشان تصمیم به برگزاری این نمایشگاه گرفتیم که باید از زحمات بیدریغ خانم بوستانی در این خصوص تشکر کنم زیرا این با زحمات ایشان این امکان فراهم شد که من بتوانم برای آثارم مخاطب جذب کنم و خدا را شکر تعدادی از کارهایم با استقبال مواجه شد و به فروش رفت و خوشحالم که حالا کارهایم در منازل همشهریانم نگهداری میشود.
خانم حبیبپور آیا در طول فعالیت خود تغییری در شیوه کار خود داشتهاید و بزرگترین آرزو هنری شما چیست؟
بله همانطور که خانم بوستانی اشاره کردند دوست دارم کارهایم جنبه کاربردی پیدا کنند مثلاً من بعد از یک دوره کارهایم روی پارچههای اضافی اجرا کردم و از نتیجه کار راضی بودم و علاقه دارم کارهایم ماندگاری بیشتری داشته باشند از همین رو امیدوارم کارهایم در کتابی چاپ شود و دوست دارم در منزلم اتاقی داشته باشم که طراحیاش را خودم انجام دهم و کارهایم را روی دیوارهای آن اجرا کنم.
با توجه به اینکه شهرداری کرمان در برگزاری این نمایشگاه همکاری داشته است خواسته شما از شهرداری کرمان بهعنوان یکی از متولیان فرهنگ و هنر کرمان چیست؟
سالهاست بهخصوص پس از بازنشستگی در منزل و در کنار کارهای منزل کارهایم را انجام میدهم و از آنجا که خانه حریم شخصی است آنچنان که باید و شاید نتوانستهام با مخاطب کارهایم ارتباط برقرار کنم بهطور مثال این نمایشگاه موجب دلگرمی من شد چون تعداد زیادی از بازدیدکنندگان از کارهایم استقبال کردند و با هم در مورد آثارم گفتگو کردیم و این برایم لذتبخش بود لذا شهرداری باید از همه هنرمندان شهر کرمان حمایت کند تا امکان عرضه آثار آنها و معرفیشان به همشهریان فراهم شود و برای افرادی مثل من که کارگاهی ندارند مکانهای در نظر بگیرد که بهعنوان کارگاه مورد استفاده همه هنرمندان قرار بگیرد.
رضوان بوستانی، مدرس هنر و نمایشگاه گردان:
این آثار ریشه در هنر کرمان دارد
خانم بوستانی آیا شیوه کار خانم حبیبپور دارای سابقه است و ویژگی آثار ایشان در چیست؟
شیوه و سبک کار خانم حبیبپور در دنیا تحت عنوان هنر خودآموخته یا مکتب نرفته شناخته میشود که در ایران این حرکت از سالها قبل با آثار خانم مکرمه قنبری و ننه حسن و آقای کوچکی شروع شد و همچنان ادامه دارد. همچنین به جهت آنکه خانم حبیبپور از چیزهای بهظاهر زائد و دورریختنی مانند کاغذ باطله و عکس رادیولوژی و...استفاده میکند کارهای ایشان در گونه و سبک هنر دورریختنی هم جای میگیرد.اما کارهای خانم حبیبپور با دیر هنرمندان این حوزه دو تفاوت عمده دارد که میتوان از آن بهعنوان ویژگی آثار ایشان نام برد. اول اینکه کارهای سایرین بیشتر رنگآمیزی و نقاشی است اما کارهای خانم حبیبپور کار با قیچی دوم اینکه کارهای اکثر هنرمندان دیگر دارای روایت و یک خط روایی است اما کارهای خانم حبیبپور دارای روایت مشخصی نیست بلکه آثار ایشان وجهی انتزاعی دارد که ریشه در پته، قالی و کاشیهای زیبای بناهای تاریخی کرمان دارد که بیشتر شامل مناظر طبیعی و گل و...است. و نکته مهم درباره آثارشان این است که فعالیت هنری و خلق اثر جزئی از زندگی ایشان بوده و هست و همچنان هم ادامه دارد از همین رو نمیتوان گفت که از چه تاریخی شروع شده. درحالیکه در اکثر هنرمندان دیگر رویداد و اتفاق و ..موجب روی آوردن آنها به خلق اثر هنری شده است.ایشان از همان ابتدا آشنایی ما تأکید داشتند که هنرمند نیستند و آثارشان اثر هنری محسوب نمیشود. برای من هم ابتدا چالشی پدید آمد که آیا آثار ایشان که بدون انگیزه و دیدگاه هنری خلق شدهاند اثر هنری محسوب میشوند؟ اما مدتی بعد با بررسی کارهای و آشنایی بیشتر با ایشان به این نتیجه رسیدم اگرچه این کارها در طی گذران زندگی خانم حبیبپور و به جهت پرکردن اوقات و فراموشی دغدغههای زندگی و.. خلق شدهاند اما نتیجه و برآیند کار چیزی است که میتوان به آن عنوان اثر هنری اطلاق کرد بهخصوص که سطح و شیوه کار ایشان بهتدریج پیشرفت داشته و مهارت هنری ایشان افزایش یافته است.
لطفاً از چگونگی و شیوه انتخاب آثار برای نمایشگاه بگویید و آیا با توجه به حجم و تنوع بالای آثار ایشان در آینده نیز شاهد برگزاری نمایشگاههای دیگری از آثار خانم حبیبپور خواهیم بود؟
مواد و متریالی که خانم حبیبپور در خلق آثارشان به کار گرفتهاند بسیار متنوع است. با توجه به تعداد و حجم بالای آثار ایشان ابتدا من کارها را بر اساس مواد زمینه آنها مثل کاغذ، عکسهای رادیولوژی، کارهای روی پارچه اعم از قلاببافی و پته و...تقسیمبندی کردم. سپس بر اساس دورههای زمانی آنها را مشخص کردم و در نتیجه آنچه برای این نمایشگاه انتخاب شد کارهای است که مربوط به دوره اول کاری ایشان شامل قرینهسازی و..است. نکته جالب این است که در طول زمان مهارت و ظرافت کار ایشان افزایش یافته و از جهت تکنیک خانم حبیبپور پیشرفت مشهودی داشتهاند. بهطوریکه کارهای اخیر ایشان روی مقواهای رنگی دیگر قرینهسازی نیست و شاهد خلق درخت و پرندگان و گل و جنگل و..با ظرافت و اندازههای متفاوتی هستیم .به نظر من برای نمایش و ارائه کارهای ایشان میتوان چندین نمایشگاه دیگر برگزار کرد و ما پیگیر هستیم که کارشناسانی از تهران برای دیدن و ارزیابی آثار ایشان بیایند و در شهرهای دیگر هم نمایشگاهی از آثار ایشان برپا کنیم.نگاه من به آثار خانم حبیبپور نمایشگاهی است و صرفاً من هر یک از کارهای ایشان را یک اثر هنری میدانم در این نمایشگاه ۱۳۰ اثر این بانوی هنرمند به نمایش گذاشتیم که بیش از ۶۰ اثر توسط بازدیدکنندگان خریداری شد و به نظرم اینکه کارهای ایشان الان در منازل همشهریان هستند اتفاق خوبی است اما نگاه خانم حبیبپور نگاهی کاربردی است و ایشان بیشتر تمایل دارند که آثارشان روی پارچه برای دوخت لباس یا مس و.. پیاده شود.
میخواهم از شما هم بپرسم با توجه به اینکه شهرداری کرمان در برگزاری این نمایشگاه همکاری داشته است خواسته شما از شهرداری کرمان بهعنوان یکی از متولیان فرهنگ و هنر کرمان چیست؟
برای این نمایشگاه از شهرداری تقاضا کردم که استادی و کارشناسی از تهران دعوت شود تا با نظر دادن در مورد آثار خانم حبیبپور، به این وسیله ایشان به کشور هم معرفی شود که متأسفانه از این پیشنهاد استقبالی نشد، اما بههرحال شهرداری مکانی برای برگزاری نمایشگاه و بیلبوردی برای تبلیغ آن اختصاص داد. اما به نظر من این کافی نیست و شهرداری میتواند در زمینه معرفی هنرمندان شهر کرمان مؤثرتر اقدام کند بهطور مثال فروش آثار هنرمندان و خریداری آنها نیز موضوع مهمی است که باید بهآن توجه کرد. در ضمن همانطور که خانم حبیبپور اشاره کردند بسیاری از هنرمندان دارای کارگاه نیستند و بنابراین شهرداری اگر بتواند مکانهایی را بهعنوان کارگاه ساخت و تولید آثار هنری مشخص و با نظارت خود و با برنامهریزی و زمانبندیهای مشخص در اختیار هنرمندان بگذارد، میتواند اتفاق مثبتی در فعالیتهای هنری کرمان محسوب شود.