فهیمه رضاقلی_چند وقتیست درد مشترکی نهفقط کشور ما که همهی دنیا را فراگرفته است. این درد مشترک، ترس از بیماری است. ترسی که نزدیک به دو هفته است ما را خانهنشین کرده و نُقل هر بحث و گفتوگویی شده است.
تلویزیون را که روشن میکنیم حرف از کرونا و راههای جلوگیری از شیوع آن و نحوهی شستن دستهاست. وارد اینستاگرام و نرمافزارهای ارتباطی هم که میشویم پر شده از پیامها و پستهای کرونایی که البته لازم است؛ همهی این هشدارها باید داده شود و این وضعیت عجیب و غریبی که این روزها داریم آنقدر ادامه پیدا کند تا این مهمان ناخواندهی نادیده بساطش را از زندگیهایمان و از همهی جوامع جمع کند و برود. البته بماند که با همهی این هشدارها هنوز هم هستند کسانی که بیاعتنا به اهمیت و حساسیت اوضاع، توصیههای بهداشتی را نادیده میگیرند و برای کارهای کاملاً غیرضروری از خانه بیرون میروند. اما در این میان ترس و استرس از ویروس کرونا و بیمار شدن خود و عزیزانمان ما را در یک وضعیت ویژه قرار داده و هراسناک شدهایم از این همه هراسی که به جانمان افتاده. عدهای هم هستند که زمینهی رفتارهای وسواسگونه را داشتهاند و با بروز این اوضاع حالشان چندان خوب نیست. چهکار کنیم که ترسمان از این بیماری در حد منطقی و کافی باشد و تبدیل به یک بیماری روحی در ما نشود؟ کلافگیِ در خانه ماندن این روزهایمان را چطور درمان کنیم؟ با «زهرا شفیعی» کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، در مورد استرس این روزها و احساس غم، گیجی، ترس و عصبانیت ناشی از آن و راههای مدیریت این احساسات، گفتوگو کردم که در ادامه میخوانید.
بهطور کلی ترس از بیماری چه اثری بر عملکرد جسمی و رفتارهای ما میتواند داشته باشد؟
عصر حاضر، عصر استرس است. همیشه تغییر باعث بروز استرس و فشار روانی میشود چون تعادل زندگی را به هم میزند. شیوع ویروس کرونا و بیماری کوید 19 از نظر کیفیت جزو استرسهای منفی و ناخوشایند است که تعادل زندگی ما را به هم ریخته و باعث ایجاد فشار به جسم و روان افراد شده است. هیچچیز به اندازهی استرس، سیستم ایمنی بدن را تضعیف نمیکند. بشر با پیشرفت تکنولوژی همواره بهدنبال کنترل شرایط و بیماریها بوده تا بتواند میزان مرگومیر ناشی از بیماریها را کاهش دهد؛ به همین دلیل با شیوع یک بیماری واگیردار که احتمال کشندگی هم دارد، اضطراب بهطرز فزایندهای بالا میرود. درواقع تنفر انسان از بیماری، آلودگی و میکروب باعث ترس او میشود. در شرایط ویژهی این روزها که کشور ما هم بهخاطر شیوع ویروس کرونا دچار بحران شده، احتمال افتادن در ورطهی اضطرابها و وسواسها که ریشه در هراس ما از مرگ دارد، بیشتر میشود و باید بسیار مراقب باشیم که دچار افکار وسواسگونه و افراطی نشویم.
یکی از چیزهایی که در این شرایط موجب استرس و پایین آمدن روحیهی افراد میشود، دنبال کردن بیش از حد اخبار از راههای مختلف ازجمله فضای مجازی است که البته طبیعی و لازم است؛ اما دنبال کردن اخبار مربوط به بیماری تا چه حد باید باشد؟
چیزی که مهم است نوع نگاه ماست و اینکه ما چه نگاهی به این بیماری داریم. نگاه ما به این بحران میتواند ناسالم و غیرواقعگرایانه باشد که بیشتر به ما آسیب بزند و ما را تهدید کند و برعکس، نگاه ما میتواند معقول و واقعگرایانه باشد. گروهی از افراد این بیماری را ناچیز میدانند و میزان خطرآفرینی آن را باور ندارند که متأسفانه این نگاه در بخش قابلتوجهی از اقشار جامعه دیده میشود. گروهی هم با دید فاجعهآمیز به این بیماری نگاه میکنند و فکر میکنند کرونا یعنی مرگ، یعنی یک بیماری غیرقابل کنترل؛ کسی که به این بیماری مبتلا شود، حتماً میمیرد و کاری از دست ما ساخته نیست؛ اما گروهی هم هستند که نگاه واقعگرایانه به این بیماری دارند. دیدگاه واقعگرایانه یعنی جدی گرفتن کرونا، جدی گرفتن رفتار تکتک ما در قبال کرونا و اینکه مسئولیت فردی خودمان را جدی بگیریم و نگرانیهایمان را مدیریت کنیم تا سیستم ایمنی قویتری برای مقابله با کرونا داشته باشیم. این بیماری جدی است اما یک اتفاق است و شیوهی برخورد ما با آن مهم است؛ بهجای اینکه بگوییم چرا دیر اعلام کردند؟ چرا ما؟ چرا این همه بلا بر سر ما نازل میشود؟ بهتر است سؤال کنیم چطور میتوانیم این وضعیت را مدیریت کنیم. شانس و اقبال نمیتواند در این شرایط به ما کمک کند، کنترل در دستان خود ماست؛ با تلاش، بهبودی حاصل میشود. در این شرایط سخت باید از گذشتگان یاد بگیریم که چطور با قحطی، جنگ، وبا و بسیاری بیماریهای دیگر دستوپنجه نرم کردند؛ ولی ما در شرایط بحرانی یکسری مسایل را فراموش میکنیم. بیش از حد خوردن، بیش از حد تمیزکاری، بیش از حد جمع کردن و احتکار لوازم بهداشتی، زندگی ما را از حالت تعادل خارج میکند. در این شرایط بهتر است درست و بهاندازه مصرف کنیم.
یکی از گروههای حساس در این شرایط زنان باردار هستند؛ چه توصیهای به این گروه از زنان دارید تا استرس کمتری را به جنین خود منتقل کنند؟
استرس بر مادران باردار و جنین بهشدت اثرگذار است. سطح بالای استرس مادر وارد جریان خون جنین میشود؛ هورمون استرس بر شبکهی عصبی جنین اثر گذاشته و سبب افزایش ضربان قلب او میشود. مادرانی که استرس بالایی داشته باشند ممکن است بچههای بیشفعال و تحریکپذیری به دنیا آورند که دچار اختلال خواب هستند و وزن پایینی در هنگام تولد دارند. بنابراین ضرورت دارد با رعایت اصول بهداشتی و خارج نشدن از منزل، از نگرانی بیمورد خودداری کنند.
یکی دیگر از گروههای در معرض آسیب و حساس، کودکان هستند؛ چطور باید با آنها برخورد کنیم که هم متوجه حساس بودن شرایط باشند و هم دچار ترس نشوند. در خانه ماندنِ زیاد هم آنها را هم عصبی و خسته میکند، برای سرگرم کردن و حفظ آرامش آنها چه راههایی پیشنهاد میکنید؟
بچهها استرس و اضطراب را از والدین دریافت میکنند. وقتی رفتار والدین اضطرابآمیز و وسواسگونه باشد، کودکان از آنها الگو میگیرند. برای کودکان که در حال حاضر مجبورند در خانه بمانند بهترین کار، بازی کردن است. کودک واقعیت را از خیال تشخیص میدهد و بازی بهترین راه برای رشد ذهنی کودک است. بازیهای نمایشی که موقعیتهای واقعی زندگی را نشان دهد برای کودک مناسب است. نقاشی کشیدن هم میتواند باعث شود کودک اضطرابی که از والدین دریافت کرده را برونریزی کند.
طبق توصیهی پزشکان بهترین راه برای جلوگیری از شیوع و دچار شدن به ویروس کرونا، در خانه ماندن است؛ اما در خانه ماندن به مدت طولانی، ممکن است افراد را دچار فرسودگی و بیحوصلگی و درنتیجه خشم و پرخاش کند؛ برای پیشگیری از این حالتها چه باید کرد؟ چطور خودمان را با این شرایط وفق دهیم؟
با توجه به نزدیک شدن به ایام نوروز، در خانه ماندنِ اجباری بهترین فرصت برای انجام کارهای عقبافتاده است. همهی ما یکسری کتابِ نخوانده داریم که همیشه منتظر بودیم فرصتی پیش آید که بتوانیم آنها را بخوانیم؛ یا فیلمهایی که دوست داشتیم آنها را ببینیم اما به دلیل مشغلههای زندگی روزمره فرصت نداشتیم. چه خوب است که در این روزها سری بزنیم به کتابهایی که مدتهاست خاک میخورند؛ از حال هم باخبر باشیم و این بحران را فرصتی بدانیم برای ماندن در کنار خانواده و عشق ورزیدن به یکدیگر. بهجای ترساندن یکدیگر، از اخبار نامعتبر فاصله بگیریم؛ تا میتوانیم در منزل بمانیم و استراحت کنیم تا سیستم ایمنی بدنمان تقویت شود؛ میتوانیم با فیلم دیدن و کتاب خواندن جوّ سنگینِ در خانه ماندن را بشکنیم. به اطرافیانمان نشان دهیم نسبت به آنها دغدغه داریم؛ این روزهای تهدید را تبدیل به فرصتی برای مهرورزی به یکدیگر کنیم.
در صورت ابتلای خود یا یکی از اعضای خانواده و عزیزانمان به این بیماری چطور با آن برخورد کنیم که روحیهی خود و بیمار را حفظ کنیم؟
استرس میتواند سلامت جسم و روان ما را به خطر بیندازد. بدن ما مانند حلقههای زنجیر است که وقتی از دو طرف تحت فشار باشد، یکی از حلقهها میشکند و زنجیر پاره میشود. استرس میتواند بر دستگاههای مختلف بدن اثر بگذارد. اگر استرس زیاد شود، بر سیستم ایمنی اثر میگذارد و بدن در مقابل عفونتها و بیماریها ناتوان میشود. باید بدانیم که ما نمیتوانیم منبع استرس را حذف کنیم اما باید آن را به حداقل برسانیم. مهمترین کار ما حفظ آرامش و امید به آینده است.
بهطور کلی برای مدیریت استرس در این روزها چه کار میتوانیم انجام دهیم؟
رعایت بهداشت و احتیاط مفید است اما نباید باعث اضطراب شود چون اضطراب بیشتر از ابتلا به بیماری ما را نابود خواهد کرد. باید بپذیریم که ما قادر به کنترل همهجانبهی بیماری نیستیم. رعایت بهداشت و مراقبت در حد معمول و رایج، کافی است. مراقبت بیش از حد، اضطراب را بالا میبرد. ما بر شرایط کنونی کنترل داریم نه بر آیندهی غیرحتمی. مواجهه با واقعیت و پذیرش شرایط، ما را به سمت زندگی در لحظهی اکنون میبرد. باید اکنون را دریابیم؛ همهی ما یک ملت هستیم و باید در کنار هم از این بحران عبور کنیم. با خرید بیش از اندازه تقاضا را بالا نبریم و موجب افزایش قیمتها نشویم. این روزها بیشتر به یکدیگر توجه داشته باشیم؛ تا زمانی که وضعیت عادی و سالم شود، از حضور در گروهها و برگزاری مهمانی و دورهمی اجتناب کنیم اما ازطریق سیستمهای ارتباط جمعی و فضای مجازی از حال هم با خبر شویم.