جمعه 10 فروردین 1403
  • جامعه
  • شماره خبر: 9607635
  • 11 اسفند 1397
  • 11:53
  • امتیاز:5/4
  • امتیاز شما
نشاط بانوان سلامت خانواده را تضمین می‌کند

گفت‌وگو با دکتر مهرانه سلطانی‌نژاد، روان‌شناس؛

نشاط بانوان سلامت خانواده را تضمین می‌کند

این روزها به بهانۀ روز مادر و روز زن، به این بخش عظیم از جامعه توجه زیادی می‌شود؛ هرچند اگر بخواهیم جامعه‌ای سالم، توانمند و بانشاط داشته باشیم، هر روز باید روز زن و روز مادر باشد تا زنان جامعه‌مان کمی بیشتر به نفس وجودی خویش بیندیشند. باید بدانیم نشاط بانوان سلامت خانواده و جامعه را تضمین می‌کند. ما هم به این بهانه در گفت‌وگو با دکتر مهرانه سلطانی‌نژاد، دکترای روان‌شناسی، چگونگی حفظ سلامت روان در بانوان خانه‌دار و شاغل را بررسی کرده‌ایم.

 خانم دکتر! سازمان جهانی بهداشت، سلامت را به معنی برخورداری از رفاه کامل جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی تعریف کرده است؛ در این تعریف منظور از سلامت روان چیست؟
سلامت روانی، وضعیتی از بلوغ روان‌شناختی است و شامل بیشترین اثربخشی و رضایت به‌دست آمده از تقابل فردی و اجتماعی می‌شود که شامل احساسات و بازخوردهای مثبت نسبت به خود، دیگران  و زندگی است. 
بازخوردهای مربوط به خود، شامل تسلط بر هیجان‌های خود، آگاهی از ضعف‌ها و رضایت از خوشی‌های خود است؛ بازخوردهای مربوط به دیگران هم، شامل علاقه به دوستی‌های طولانی و صمیمی، احساس تعلق به یک گروه و احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی و مادی است و بازخوردهای مربوط به زندگی، دربرگیرندۀ پذیرش مسئولیت‌ها، ذوق توسعۀ امکانات و علایق خود، توانایی اخذ تصمیم‌های شخصی و ذوق خوب کار کردن است.
 
 این تعریف برای بانوان تفاوتی می‌کند؟ 
خیر، تعریف سلامت روان برای زنان و مردان یکسان است، اما به‌دلیل تفاوت در موضوع غدد، نگرش و جنسیت، معمولاً شاهد این هستیم که شرایط و ساختار فیزیولوژیک زنان در نوع نگاه به مسایل بیشتر اثر می‌گذارد و مراجعۀ آن‌ها برای درمان بیشتر است و به همین سبب این‌طور به نظر می‌رسد که زنان از بیماری روانی بیشتری رنج می برند؛ البته آمارها نشان می‌دهد که مردان کمتر به مواردی نظیر استرس، اضطراب و یا افسردگی توجه دارند و فکر می‌کنند می‌توانند با همان شرایط ادامه دهند، اما زنان تلاش می‌کنند تا درمان شوند.

 شاخص‌های بانوانی که از سلامت روان بهره‌مندند، چیست؟ 
به‌طور کلی، افرادی که از سلامت روان بالایی برخوردارند، این ویژگی ها را دارند:
- واقع بینی: افراد دارای سلامت روان، معمولاً درک درستی از خود و توانمندی‌ها و نقاط ضعف‌شان دارند و انتظاری که از خودشان دارند، بیش از حد توان‌شان نیست. 
- خودشناسی: این افراد سازگاری خوبی دارند، تا اندازه‌ای از انگیزه‌ها و احساسات خود آگاهند؛ گرچه درک کامل احساسات و رفتار برای هیچ‌کس امکان‌پذیر نیست؛ با این حال، افراد دارای سلامت روان، دربارۀ احساسات و انگیزه‌های مهم‌شان با خود صادق هستند.
- مهرورزی: این افراد فقط دریافت‌کنندۀ محبت نیستند؛ بلکه به دیگران مهر می‌ورزند.
- گذشت و بخشندگی: این افراد سخت و غیرقابل انعطاف نیستند و در مواقع لازم، از گذشت و بخشندگی لازم برخوردارند.
- قدرت مقابله با استرس: این افراد قادرند استرس‌های پیرامون خویش را مدیریت کنند.
- قدرت حل مساله: این افراد در برابر مشکلات تسلیم نمی‌شوند و تلاش می‌کنند برای آن‌ها راه‌حلی مناسب پیدا کنند.
- محتاط بودن: این افراد در همۀ امور جوانب احتیاط را رعایت کرده و تلاش می‌کنند عمل و رفتار خویش را در امور فردی و اجتماعی کنترل کنند.
- آینده نگری: این افراد برای آیندۀ خویش برنامه‌ریزی دارند و با برنامه به سمت اهداف خویش گام برمی‌دارند.
- خلاقیت و نوآوری: افراد سالم خلاق و صاحب ایده‌های نوآورانه هستند.

 چه عواملی سلامت روان بانوان را تهدید می‌کند؟
عواملی که بر سلامت روان آسیب وارد می‌کند، متنوع و زیاد هستند، اما شایع‌ترین این عوامل، استرس، اضطراب، خشونت، استفادۀ ناصحیح از اینترنت، رایانه، تلویزیون  و  گوشی همراه است. 

 متأسفانه این روزها استفاده از تلفن همراه و فضای مجازی بیشتر هم شده است...
بله و این سلامت روان بانوان را تهدید می‌کند؛ به‌خصوص بانوانی که به‌دلایل مختلف برای ساعت‌های فراغت خود برنامۀ مشخصی ندارند. 

 این روزها به‌دلیل پیشرفت تکنولوژی و وجود وسایل رفاهی، خانم‌های خانه‌دار می‌توانند کارهای خانه را سریع‌تر انجام دهند و به همین سبب ممکن است وقت فراغت بیشتری داشته باشند. اگر برای این فرصت‌ها برنامه‌ای نداشته باشند، دچار چه آسیب‌هایی می‌شوند؟
آن‌طور که مطالعات نشان می‌دهند، زنان خانه‌دار در معرض خطر بزرگ افسردگی قرار دارند که سلامت روانی را به میزان زیادی تخریب می‌کند. احساس تنهایی، ترک خانه توسط فرزندان، کار بدون دست‌مزد، قدرناشناسی نسبت به تلاش زنان خانه‌دار، خشونت در بعضی خانواده‌ها، نداشتن مشارکت اجتماعی، کمبود مراکز تفریحی و یا بالا بودن هزینه‌ها جهت تفریح و پرکردن اوقات فراغت و برنامه نداشتن برای ساعت‌های فراغت، ازجمله علل بروز افسردگی در میان زنان خانه‌دار است.

 این آسیب چه تأثیری بر همسر و فرزندان خانواده دارد؟ 
زنان، رکن وستون اصلی خانه هستند؛ طبیعی است مادری که سالم و شاد نباشد، نمی‌تواند خانه‌ای ایمن و شاد برای اعضای خانواده تدارک ببیند؛ بنابراین، روابط اعضای خانواده، بهداشت روان خانواده و جنبه‌های مختلف رابطه با همسر، آسیب می‌بیند و مشکلات متعددی ازجمله افزایش درگیری‌های خانوادگی را در پی خواهد داشت. خانه، جایی است که رفتار و گفتار والدین باید الگویی برای فرزندان باشد؛ بی‌قراری و آشفتگی پایدار پدر و مادر، بر سلامت عاطفی و رشد مهارت‌های شناختی کودکان تأثیر منفی گذاشته و سلامت روانی آن‌ها را به خطر می‌اندازد.

 زنان شاغل که به‌دلیل مشغلۀ زیاد، توجهی به سلامت روان‌شان ندارند، دچار چه مشکلاتی می‌شوند؟ 
زنان شاغل که مجبورند چندین نقش ازجمله کارمند بودن، همسر و مادری را انجام دهند، از آسیب‌پذیری بیشتری برخوردارند. تداخل نقش‌های چندگانه سبب كاهش كیفیت كار، اختلافات زناشویی، انتقال رنج و ناراحتی والدین به كودكان و صدمه به كیفیت زندگی و كاهش سلامت آن‌ها می‌شود؛ با این حال، امروزه همگان بر این موضوع باور دارند كه عوامل متعدد اجتماعی بر زندگی و سلامتی بانوان شاغل و افراد خانوادة آن‌ها تأثیرگذار است كه از این موارد می‌توان خصوصیت‌ها یا ویژگی‌های شرایط كاری مثل رده‌های شغلی و در بعضی مشاغل تفاوت در دست‌مزدها نام برد.

خانوادۀ بانوان شاغل، چه آسیب‌هایی می‌بینند؟ 
زنان شاغل به‌دلیل این‌که زمان زیادی در خانه نیستند، طبیعی است که فرصت کمتری برای رسیدگی به خانه و فرزندان دارند. بیشتر اوقات فرزندان یا تنها در خانه هستند و یا به مراکز آموزشی- تربیتی سپرده می‌شوند و بیشتر وقت خود را با معلم و مربی می‌گذرانند که می‌تواند خطراتی ازجمله عدم فرمان‌برداری از والدین را در پی داشته باشد. هم‌چنین روابط زوجین در خانواده کم‌رنگ می‌شود، که نتیجه‏ای جز سستی بنیان خانواده در پی نخواهد داشت؛ طوری‏که با کوچک‌ترین و جزیی‌ترین اختلافی، طلاق را به‌عنوان بهترین گزینه پیش روی خود انتخاب می‌کنند.

 در نگاه جامع‌تر، جامعه‌ای که به سلامت زنان توجه نکند، دچار چه آسیب‌هایی می‌شود؟ 
عدم سلامت روانی افراد، منجر به فروپاشی خانواده می‌شود که ازجمله ضررهای بزرگ برای هر جامعه است؛ زیرا وقتی یک خانواده از هم می‌پاشد، سلامت روانی اعضای خانواده ازجمله فرزندان به خطر می‌افتد؛ فرزندانی که قرار است بزرگ شوند و در ساختن جامعه نقش داشته باشند.
اگر فرزندان بیمار باشند و از سلامت کافی برخوردار نباشند، بر دیگر افراد جامعه نیز اثر می‌گذارند و کارآیی کیفی آن‌ها را به خطر می‌اندازند. زن و مرد جدا شده نیز هر کدام مشکلات خود را دارند و مشکلات آن‌ها بر دوش جامعه سنگینی می‌کند. 

 یکی از فاکتورهای سلامت روان، داشتن شخصیت رشدیافته است؛ جامعه‌ای که زنانش شخصیت فردی رشدیافته نداشته باشند، دچار چه مشکلی می‌شود؟ 
زنان، تقریباً نیمی از جمعیت جوامع را تشکیل می‌دهند. بدیهی است که با توجه به ارتباط مستقیم آن‌ها با گروه‌های سنی جوانان، نوجوانان و کودکان و نیز تأثیر بر نیم دیگر جمعیت، یعنی مردان، از مهم‌ترین و مؤثرترین گروه‌های اجتماعی به‌شمار می‌آیند؛ بنابراین، نقش آن‌ها در سازندگی و توسعه انکارناپذیر است. حال تصور کنیم اگر این زنان شخصیت فردی رشدیافته‌ای نداشته باشند، چگونه می‌توانند در سازندگی کمک کنند؟! در چنین شرایطی مسلماً جامعه با مشکلاتی نظیر کُندی توسعه و پیشرفت، عقب‌ماندگی آموزشی، فقر فرهنگی و اقتصادی روبه‌رو خواهد بود.

 بهترین راه برای این‌که بانوانی شاد و پرانرژی داشته باشیم، چیست؟ 
چنانچه دیدیم، هم زنان خانه‌دار، به‌دلیل تنهایی و زیاد ماندن در خانه، و هم زنان شاغل، به دلیل کمبود وقت و استرس‌های شغلی، مشکلات خاص خود را دارند. در تمام دنیا و ازجمله ایران تلاش شده راه‌کارهایی پیدا شود که مشکلات هر دو گروه را کاهش دهد. برای زنان خانه‌دار، طرح مشاغل خانگی یک نمونۀ بارز و موفق بوده که توانسته تا حدودی مشکلات زنان خانه‌دار را کم کند تا آن‌ها در حین خانه‌داری، هم از وقت‌شان بهتر استفاده کنند و هم درآمدی برای خود داشته باشند. 
برای زنان شاغل در بعضی شغل‌ها که امکان داشت نیز، طرح کار از راه دور (انجام کارهای سازمان در خانه)، به کاهش استرس‌های زنان کمک شایانی کرد. در مشاغلی که امکان کار از راه دور نیست، برگزاری کارگاه‌های مهارت‌های  زندگی، مدیریت استرس و راهنمایی برای برنامه‌ریزی جهت کنترل زندگی می‌تواند اثربخش باشد که همۀ این‌ها نیازمند کمک‌های دولتی و توجه سازمان‌های حمایت‌کننده است.
 

نجمه کامیابی

15.6384