به محض شنیدن کلمهی اعتیاد یا معتاد ذهن همه به این سو میرود که این پدیده چند وجهی اجتماعی جرم است یا بیماری؟ در کشور ما همسو با کل دنیا تقریباً این را پذیرفتهایم که معتاد بیمار است و نه مجرم و اعتیاد یک بیماری است که جنبههای گوناگونی مثل روانی، فیزیکی، اجتماعی و معنوی دارد، اما وقتی بیشتر دقت میکنیم حوزهی جدیدی به بحث اعتیاد وارد شده و آن صیانت از درمان یا نگهداری درمان است.
به محض شنیدن کلمهی اعتیاد یا معتاد ذهن همه به این سو میرود که این پدیده چند وجهی اجتماعی جرم است یا بیماری؟ در کشور ما همسو با کل دنیا تقریباً این را پذیرفتهایم که معتاد بیمار است و نه مجرم و اعتیاد یک بیماری است که جنبههای گوناگونی مثل روانی، فیزیکی، اجتماعی و معنوی دارد، اما وقتی بیشتر دقت میکنیم حوزهی جدیدی به بحث اعتیاد وارد شده و آن صیانت از درمان یا نگهداری درمان است.
درسالهای اخیر با این رویکرد که فرد معتاد بیمار است نه مجرم، پیشگیری از اعتیاد و صیانت از درمان قوت بیشتری گرفته و اشتغال و بازگشت به اشتغال و آمادهسازی شغل بهبود یافتگان در جامعه مطرح شده است طبق آمار از هر 100 معتاد که برای درمان اقدام میکنند تنها 15 الی 20 نفر میتوانند درمان را باموفقیت تا انتهای زندگی ادامه دهند. یکی از شرایط بازنگشتن به مصرف از سوی یک معتاد بهبود یافته یا در حال بهبودی پذیرش جامعه و خانواده است چرا که فرد معتاد بیشترین انگیزه را برای ادامه روند بهبودی از دیگران میگیرد و این جامعه پذیری رابطهی مستقیمی با اشتغال و بازگشت به کار او دارد که متأسفانه دید مجرم انگاری اعتیاد مانع بزرگی برسر این راه است. دراین میان جمعیتها و موسسات مردم نهادی وجود دارند با این دغدغه برای ساماندادن به شرایط کاری معتادان تلاش میکنند. در این رابطه با آقای عقیل عزیزی مدیر عامل جمعیت مردم نهاد ژیوار و دبیر موسسهی خیریه «مسیر درست زندگی» گفتگو کردهایم.
• شما به عنوان یک داوطلب و خیر جزء کسانی هستید که در پوشش سازمان مردمنهاد به معتادان در درمان کمک کرده و جزء معدود کسانی هستید که در جهت اشتغال آنها قدم برداشتهاید؛ چند سال در این امر خیر مشغول فعالیت هستید وکار خود را از کجا شروع کردید؟
من 5 سال است که در حاشیهی شهر مشغول فعالیت هستم و به همراه جمعی از دوستانم به عنوان مدیرعامل جمعیت مردم نهاد ژیوار و دبیرموسسهی خیریهی «مسیر درست زندگی» در جهت کمک به معتادان و کاهش آسیبهای اجتماعی مشغول فعالیت هستیم.
• این موسسهها در چه زمینههایی فعالیت دارند و جامعهی هدف این دو موسسه چه کسانی هستند؟
موسسهی مسیر درست زندگی عمده فعالیتش آموزش و پیشگیری است وبه صورت کلی روی آسیبهای اجتماعی در حاشیهی شهرها کار میکند و در ژیوارعمده فعالیت، اشتغال افراد آسیب دیده به خصوص معتادانی است که درمان شدهاند. ولی در مسیر درست زندگی آسیبهای اجتماعی را به طور کلی بررسی میکنیم وچند کارگروه را در این زمینه تشکیل دادهایم که یکی از این کارگروهها کمیتهی تحقیقاتی است که با رویکرد علمی برای مقابله با آسیبهای اجتماعی مواردی را بررسی میکند.
• چگونه افراد معتاد را شناسایی میکنید؟
محدودهی کاری ما حاشیهی شهر است. دراین مدت که کار کردیم، معتادان کارتنخواب وآلونک نشین در محلهی سرآسیاب، شرف آباد، پشت بند، شهرک صنعتی را شناسایی وسپس وارد عمل شدیم و سعی کردیم کاری کنیم که به سمت زندگی عادی بازگردند در ابتدا با پخش بستههای غذایی و تامین مواد غذایی به آنها کمک کردیم واگر مریض میشدند هرکاری که لازم بود برای درمان آنها انجام میدادیم تا اعتماد آنها راجلب کنیم.
• به چه دلیل تلاش میکنید تا اعتماد این افراد را جلب کنید؟
این جلب اعتماد باعث میشود آنها ما را محرم خود بدانند و چون میدانستند که ما هیچ انگیزهی مالی نداریم وکارمان تنها خیرخواهانه است در نهایت اعتماد کرده و سفرهی دل خود را پیش ما باز میکردند. اعتماد سازی در واقع قدم اول بود. در قدم دوم سعی میکردیم به آنها تلنگر بزنیم و به آنها میگفتیم که راه بازگشت وجود دارد وآنها را تشویق میکردیم که از مواد مخدرپاک شوند این امر باعث شد، معتادان زیادی ترک کنند.
• برای جلوگیری از بازگشت معتادان چه میکنید؟
بله نکتهی اصلی اینجا ست که این معتاد بهبود یافته بعد از خارج شدن از کمپ ممکن است مجدد به سمت مصرف موادمخدر برود، بنابراین پاک باقی ماندن یک معتاد مهم است وشاید بگوییم معجزه . این مستلزم حمایت است شاید فرد معتادی که مجدد به اعتیاد روی آورده باشد را سرزنش کنیم اما اگر خودمان را جای آن فرد بهبود یافته بگذاریم چه؟ آیا باز هم او را سرزش می کنیم؟ معتادی که روزها در کمپ مانده وتلاش کرده که ترک کند و پاک شود بعد از بیرون آمدن از کمپ انبوهی از مشکلات ونیازهای جسمی، روحی و روانی، عاطفی و مادی سر او آوارمیشود چرا؟ چون چیزی دردست ندارد. این فرد هرچه پل پشت سرش بوده را خراب کرده است وحالا خودش مانده و خودش. اگر بگوییم ما فقط به تو کمک کردیم که پاک شوی بعدش خودت پیگیرباش در واقع کاری نکردیم؛ میدانید چرا؟ چون با همین حال وروز بد او را در جامعه رها کردهایم. مسلما بازهم مصرف میکند اگر از اوبپرسیم چرا مصرف میکنی؟ میگوید من وقتی معتاد بودم به مشکلات پیرامون خود فکر نمیکردم، الان غم وغصهی زیادی میخورم واین من را از پای در میآورد پس باید مصرف کنم که بیخیال شوم و اینجا ست که باید فکری کرد.
• شما برای جلوگیری از مصرف دوبارهی معتادان بهبودیافته و بازگشت آنها به جامعه چه اقدامی کردید؟
وقتی این وضعیت را دیدیم به اتفاق دوستان راه خود را مشخص کردیم و در حیطهی اشتغال معتادان وارد شدیم. برای همین دو کارگاه ایجاد کردیم. یکی کارگاه تولید نخ وکش ودیگر کارگاه بالشت زنی که در شهر کرمان هم وجود نداشت. با هزینهی شخصی توانستیم بالاخره بعد از دو ماه تلاش این کارگاهها را راه اندازی کنیم ودر استخدام کارگران این شرط را گذاشتیم که فرد مورد پذیرش باید حتما سابقهی مصرف موادمخدر داشته و پاک شده و یا در معرض آسیب باشد.
با قرار دادن این ملاک افراد معتاد بهبود یافته را وارد کار کردیم تا با مشغول شدن به کار از فکر اعتیاد خارج شوند وبه زندگی سالم امیدوار باشند. درکارگاه بالشت زنی چهارنفر به طور مستقیم و11 نفربه طور غیرمستقیم مشغول به کار هستند وعلاوه برمعتادان بهبود یافته بعضی از خانمهای در معرض آسیب نیز وجود دارند که در خانه دوخت وبرش میزنند وجزو کارگران این کارگاه هستند. در کارگاه نخ و کش نیز هفت نفرشامل سه زن وچهارمرد که بیشترمعتادان بهبود یافته هستند مشغول به کارند که به همگی آنان حقوق پرداخت میکنیم و در تلاش هستیم این افراد را بیمه کنیم.
• انگیزه وهدف اولیهی شما چی بود ؟
من طلبه هستم قبلا در حوزه به شدت درس میخواندم، حتی تابستانها هم مشغول بودم. یک روز که درحال و هوای درس وحوزه بودیم با یکی از دوستان سر زده به حاشیهی شهررفتیم و از شهرک صنعتی بازدید کردیم. باورم نمیشد که در گوشهای از شهرچنین جایی با این شرایط اسفناک وجود داشته باشد. همهی مردم آنجا مسکین بودند، میدانید مسکین از فقیر هم بدبختتر است، ما فقیر به کسی میگوییم که طرف نان شب را دارد و به سختی زندگی خود را میگذارند ولی مسکین کسی است که نان شب را ندارد چیزهایی که آنجا دیدم باعث شد مشکلات خود را فراموش کنم. آنجا نه آب بود و نه برق و نه خانهای مناسب برای زندگی؛ عجز و ناله داشتند اما صدایشان به هیچ کسی نمیرسد مانند ما انسان بودند اما حداقل شرایط زندگی را هم نداشتند.
سری به شهرک حاشیهای شیشهگرد زدیم. مردم آنجا هم زندگی اسفناکی داشتند. به نظرم 70 درصد افرادی که آنجا زندگی میکردند معتاد بودند ومانند شهرک صنعتی مواد مخدرآن هم از نوع صنعتی مصرف میکردند.
• بعد از این بازدید چه کردید؟
با تعدادی از دوستان خود شروع کردیم به پخش غذا به مستمندان و این کار را گسترش دادیم به طوری که از 14 نفر رسید به 800 نفر. کمکم خود مردم و خیرین هم آمدند و وقتی که از نزدیک وضعیت را دیدند؛ آنها هم کمک کردند. در این زمینه اطلاع رسانی کردیم ودست خیرین را گرفتیم و به این محلههای فقیر نشین بردیم تا از نزدیک ببینند که چگونه وبه چه کسی کمک میشود؟ برای شناسایی معتادان ما خانه به خانه می گشتیم ومعتادان راشناسایی میکردیم وهمان طور که گفتم با ارتباط چهره به چهره کاررا جلو میبردیم تا اعتماد آنها را جلب کنیم حتی یک بار دیدم که یکی ازپزشکان یکه همراه مان بود یکی از معتادان را بغل و از او دلجویی کرد 13 پزشک داریم که هر چند وقت یک بار به مناطق حاشیهای ومیدان سراسیاب میروند و معتادان را ویزیت میکنند واگر متوجه شوند برای معتادی مشکلی پیش آمده او را با دارو به طور رایگان درمان میکنند ما حتی آرایشگر زن و مرد داریم که هر چند وقت یک بار به این مناطق میروند و رایگان به معتادان خدمات ارائه میدهند.
• چند نفر از معتاد را تحت پوشش دارید؟
ما به صورت خانوادهای کمک میکنیم. نزدیک به 280 خانواده در شهرک صنعتی و بیش از 80 خانواده در شهرک پدر را تحت پوشش داریم و مابقی هم در سرآسیاب، شهرک سیدی یا پشت بند پراکنده هستند که به صورت پاره وقت و در روزهای خاصی برای پخش بستهی موادغذایی وگوشت به آنها سر میزنیم. همین چند ماه پیش طرحی بود به نام ازعید قربان تا عیدغدیر که در برنامهی خندوانه مطرح و از مردم خواسته شد گوشت قربانی را بین نیازمندان تقسیم کنند، برهمین اساس موسسسهی ژیوار با همکاری بنیاد کرامت، نمایندهی کرمان در اجرای این طرح شد. با چند نفر از دوستان برای کمک به مستمندان وارد عمل شدیم و 12 میلیون تومان کمکهای مردمی از طریق برنامهی خندوانه جمع آوری شد که توانستیم با این مقدار دو گاو خریداری و570 بسته گوشت را در شهرکهای صنعتی وشهرک پدر بین مستمندان توزیع کنیم.
• به نظر خودتان چند درصد این معتادان و بعد از بهبودی به سمت اعتیاد نرفتند؟
ببینید آمار پاکی بعد از کمپ بین 15 تا 20 درصد است، یعنی از 100 نفر 15 نفر پاک باقی میمانند قیدی وجود دارد به نام قید خستگی. با مشورت با پزشکان به این نتیجه رسیدم معتاد خودش باید بیاید و بگوید من خسته شدم معتادی که به حد اشباع رسیده و انواع تفریحات را انجام داده و انواع مواد مخدر را امتحان کرده است به قید خستگی میرسد واگر معتاد بگوید به خاطر فشار خانوادگی و زن و بچه میخواهد ترک کند این چندان تاثیرگذار نیست و تا حالا جواب نداده است، اما کسانی که خودشان از مواد زده شدهاند احتمال این که بعد از درمان و ترک اعتیاد پاک باقی بمانند بیشتراست.
• چگونه به معتادان برای ترک کمک میکنید؟
درمان اعتیاد به دو صورت وجود دارد. یکی اختیاری و یکی اجباری، برهمین اساس دو کمپ متفاوت داریم و کمپ اجباری این گونه است که نیروی انتظامی معتاد را دستگیر وبه اجبارمیبرد و آنجا نگهداری میکند و از او میخواهد تا پرهیز مداری کامل داشته باشد تا پاک شود در حالی که درکمپ اختیاری معتاد با پای خودش به سمت ترک میرود. باید بگویم کمپ اجباری رایگان است اما ماندن در کمپ اختیاری مستلزم پرداخت هزینه است که باید در وهلهی اول پرداخت شود. ما تمام کسانی که برای درمان بردیم همه درکمپهای اختیاری ترک کردند وهزینهی درمان آنها را خیرین دادند.
• تاکنون به چند نفر از معتادان برای ترک کمک کردهاید؟
ما بالای 130 نفررا به سمت درمان در کمپ های اختیاری بردیم که هزینهی درمان هرکدام درکمپ نزدیک به 700 هزار تومان بوده است
• آیا شما شرایطی را در جامعه فراهم کردهاید که این افراد وارد جامعه شده وشغلی پیدا کنند؟
همان طور که گفتم برای اشتغال معتادان کارگاه زدیم که درآنجا مشغول کارشوند اما کاردیگری که میکنیم واسطه میشویم مثلا میبینیم فلان تراشکاری شاگرد میخواهد ما میرویم با صاحب کار صحبت میکنیم و واقعیت زندگی فرد را به طور کامل میگوییم وتاکید میکنیم برای استخدام این معتاد بهبود یافته را دراولویت قرار دهند تا بتواند از فرصت ایجاد شده زندگی تازهای را شروع کند. درهمین راستا توانستیم با واسطهگری بیش از 10 نفر را در تراشکاری و جوشکاری مشغول به کار کنیم. هرچند پذیرش این افراد سخت است ولی ما سعی میکنیم عواطف انسانی آنها را درگیر کنیم، این بیانصافی است که به این افراد بیاعتماد باشیم وفرصت مجدد زندگی به آنها ندهیم.
• آیا موسسهی شما از ظرفیتهای آموزشی برای جلوگیری ازاعتیاد افراد درمعرض آْسیب استفاده کرده است؟
همین اواخر طرحی به نام تاب آوری اجتماعی توسط امور بانوان استانداری اجرا شد که در این طرح کارگاههای آموزشی در مورد صبور بودن وتاب آوری در مقابل مشکلات زندگی برای زنان برگزار شد هدف آن این بود تا درصد آسیب زنان و روی آوردن آنها به مواد مخدررا کمتر کند. ما همچنین در موسسهی مسیر درست زندگی که در زمینهی آسیبهای اجتماعی به خصوص اعتیاد مشغول فعالیت است رویکرد آموزشی و تحقیقی در پیش گرفتیم و امر آموزش را پیگیری کرده و یک کار علمی انجام دادهایم. دراین کارعلمی سعی کردیم با استفاده از مقالههای علمی در سطح دنیا و کمک گرفتن ازمتخصصان مددکاری برای مقابله با آسیبهای اجتماعی راهکار ارائه دهیم و در این روش آسیبها در منطقهی مرفهنشین وفقیرنشین را به گونهای متفاوت بررسی کردهایم چرا که اعتقاد دارم علمی کار کردن بهتر از احساسی کار کردن است و اگر کسی به طور احساسی وارد شود شکست میخورد و ضربهی بیشتری وارد میکند بنابراین تعهد در کنار تخصص جوابگو است و اگر تعهد تنها باشد فایدهای ندارد.
• برای آموزش در حاشیه شهر چه کردهاید؟
با هماهنگی شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر سعی کردیم در وهلهی اول انواع موادمخدر را به کارکنان خود معرفی کنیم و در مرحلهی بعد به شهرکهای حاشیهای مانند شهرک پدر رفتیم و بچههای آن محل انواع مواد مخدر را نشان دادیم و آسیبهای مصرف هرکدام را نیز گفتیم و قصد داریم در آینده مهارتآموزی معتادان بهبود یافته را در دستور کار قرار دهیم تا موقعیتهای شغلی بهتری را برای آنها فراهم کنیم.
• اگر خیرین بخواهند با سرمایهگذاری در طرحهای اقتصادی شما مشارکت داشته باشند چگونه میتوانند با شما تماس بگیرند و تمایل خود را به این امر خیرخواهانه ابراز کنند؟
دفتر ژیوار کوچه هفت خیابان چمران است و اگر خیری تمایل به کمک داشت میتواند با گرفتن شماره تماس09135314357 با ما ارتباط برقرار کند. باید بگویم در طرحهایی که داریم بازار فروش آن برای ما در اولویت است وما دراین زمینه کار وهمفکری کرده وبرای ایجاد بازار فروش، کار کارشناسی انجام دادهایم تا مشکلی ایجاد نشود، مثلا ما طرح اقتصادی تولید نخ و کش را در کرمان اجرایی کردیم که تاکنون وجود نداشت و درحال حاضر نیز فروش خوبی دارد.
از خیرین میخواهیم که بیایند و سرمایه گذاری کنند. ما میتوانیم حتی آنان را در سوددهی مشارکت دهیم و درصدی سود برای آنان تعیین کنیم که هم کار خیر انجام داده و هم با اشتغالزایی سودی به دست آورند.
• اگر معتادی بخواهد از کمک های شما استفاده کند چه باید بکند؟
دراغلب موارد آدرس داده میشود وما برای بازدید مراجعه میکنیم. هرچند درابتدا اطلاعاتی دربارهی خود میدهند اما در بازدید وملاقات از نزدیک باید صحت حرفهایشان مورد تایید قرارگیرد. به گونهای در مورد فرد تحقیق میکنیم تا بفهمیم آیا حمایت کنندهای دارد یا خیر؟ بعد ازشناسایی از او میخواهیم هزینههای درمان اعتیاد فرد را قبول کند مثلا اگر فرد معتاد از خانواده طرد شده باشد وخانوادهی وی توان مالی خوبی داشته باشند از آنها میخواهیم که تنها با پرداخت هزینه، به درمان فرد معتاد کمک کنند ودیگر مراحل را ما طبق روال انجام میدهیم. اما اگر کسی حمایت کنندهای نداشته ویا خانواده ی فقیری داشته باشد؛ خودمان با هزینهی خیرین روند درمان وبهبود او را درپیش میگیریم.
• در پایان چه صحبت ویا درخواستی دارید؟
باید به این نکته تاکید کنم ما نباید نسبت به دیگران به خصوص معتادان و افراد آسیبدیده بیتفاوت باشیم چون حضور آنان نه تنها در چهرهی شهر بلکه در روحیهی بچههای ما وامنیت جامعهی ما تاثیرگذار است واگر این ذهنیت را داشته باشیم که به مردم کمک کنیم جامعهمان نیز چهره بهتری دارد این در واقع نوعی پیشگیری است. اگر شما به فرد معتادی در محلهی خود کمک کنید این اقدام خیرخواهانهی شما از معتاد شدن دیگرافراد جلوگیری میکند در این رابطه باید روایتی ازحضرت علی (ع) نقل کنم. ایشان فرمودند: هرکس یک نفر رانجات دهد انگار جمعیتی را نجات داده است که مصداق کمک به دیگران و پیشگیری از آسیب دیگران است ما با نجات یک کارتنخواب نه تنها یک خانواده بلکه یک جامعه را نجات دادهایم در پایان صحبتهایم از آقای محمدرضاخانی معاون خدمات شهری شهرداری کرمان به دلیل ایجاد گرمخانهها ومحلی برای اسکان معتادان و افراد آسیبدیده و خانم موسیپور به واسطهی اجرای طرح نجات در حاشیههای شهرکرمان تشکر میکنم.
مهدیه جعفری