جمعه 10 فروردین 1403
  • جامعه
  • شماره خبر: 9407166
  • 15 مهر 1394
  • 13:47
  • امتیاز:5/4
  • امتیاز شما
فقر و آوارگی؛ پیامدهای ادامه‌ی خشک‌سالی

فقر و آوارگی؛ پیامدهای ادامه‌ی خشک‌سالی

«میزان مصرف سالانه‌ی آب استان کرمان۲۹۰ میلیون متر مکعب است و این آب از منابع زیرزمینی تامین می‌شود که ۹۵ درصد چاه بوده و این در حالی‌ست که وضعیت چاه‌های استان بحرانی است.

«میزان مصرف سالانه‌ی آب استان کرمان۲۹۰ میلیون متر مکعب است و این آب از منابع زیرزمینی تامین می‌شود که ۹۵ درصد چاه بوده و این در حالی‌ست که وضعیت چاه‌های استان بحرانی است. ۹۴ میلیارد تومان برای عبور اضطراری از تابستان سال آینده نیاز داریم. اگر برای تامین آب مورد نیاز کرمان چاره‌ای اندیشیده نشود، مهاجرت از استان کرمان آغاز می‌شود» این‌ها فقط بخش کوچکی از اخبار نگران‌کننده‌ی بحران آب استان است. هرچند اقدامات گسترده و قابل تاملی از جمله  انتقال آب به استان و طرح هم‌یاران آب برای کم کردن بخشی از بحران آب انجام شده و در حال انجام است؛ اما باید بدانیم مدیریت منابع آب یک موضوع پیچیده و چندبعدی است که به نظر می‌رسد تاکنون بعد فنی آن بیش‌تر مورد توجه قرار گرفته و به ابعاد اجتماعی و جامعه‌شناختی آن کم‌تر توجه شده است. در حالی‌که رفتار اعضای یک جامعه و نحوه و میزان استفاده‌ی مردم از منابع آبی در بخش‌های مختلف خانگی و تجاری، نقش بسیار مهمی در ایجاد یا رفع بحران آب دارد. از این دیدگاه می‌توان گفت جامعه‌شناسی می‌تواند نقش مهمی در حل بحران آب داشته باشد. شاخه‌ای از جامعه‌شناسی نیز با عنوان جامعه‌شناسی محیط زیست به این مساله می‌پردازد. با استفاده از این علم می‌توانیم بحران آب را به شکل ریشه‌ای و پایدار حل کنیم.
با «علی شکوهی» کارشناس ارشد جامعه‌شناسی که مطالعاتی هم در مورد جامعه‌شناسی آب و ارتباط و تاثیر جامعه‌شناسی در رابطه با حل بحران آب داشته است، گفت‌وگو کردیم.

رشته‌ی جامعه‌شناسی محیط زیست چقدر سابقه دارد و به چه مسایلی می‌پردازد؟
جامعه‌شناسی محیط زیست که جامعه‌شناسی آب هم زیرمجموعه‌ی آن است، یک علم جدید در دنیاست و سابقه‌ی آن به‌زحمت به 40 سال می‌رسد. در حال حاضر فارغ‌التحصیلان این رشته در سطح دنیا کم هستند. این روزها با توجه به بحران آب و مسایل محیط زیستی، رشته‌ی جامعه‌شناسی محیط زیست نیز در دنیا مورد توجه قرار گرفته است؛ اما در کشور ما هنوز هم آن‌چنان که باید به این رشته پرداخته نمی‌شود. در حال حاضر مطالعات اجتماعی اندکی که در مورد طرح‌های آبی و مدیریت منابع آب انجام می‌شود، اغلب آمارمحور و دارای رویکرد فنی بوده و به‌ندرت حالت میان‌رشته‌ای دارند؛ در حالی‌که بررسی‌ها نشان می‌دهد ارتباط متقابل و معنی‌داری بین ساختار مدیریت آب و ساختار جامعه‌شناختی کشورها اعم از سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وجود دارد که بدون شناخت و توجه به آن نمی‌توان راهکار جامع و پایداری برای مدیریت منابع آب ارائه داد. جامعه‌شناسی محیط زیست به ما می‌گوید که جامعه چگونه در برابر بلایای طبیعی آسیب‌پذیر می‌شود و این آسیب‌پذیری، بلای طبیعی را تبدیل به یک فاجعه کرده و جامعه را گرفتار می‌کند. پس بهتر است از بروز حوادث زیست‌محیطی از جمله کمبود آب و خشک‌سالی پیش‌گیری شود. بر اساس دیدگاه جامعه‌شناسی محیط زیست، باید ریشه‌ی مشکل کم‌آبی را در اختلال نهادی و کارکردی جامعه جست‌وجو کنیم. هم‌چنین از آن‌جایی که توانمندی فرهنگی ما از طریق تاریخ، محیط فیزیکی و نهادهای اجتماعی شکل می‌گیرد و بر واکنش ما در برابر خطرات و بلایا اثر می‌گذارد، باید به تحلیل ذهنیت و باورهای مردم درباره‌ی طبیعت و خطرات طبیعی بپردازیم.

بحران آب و خشک‌سالی چه پیامدهای اجتماعی می‌تواند داشته باشد؟
یکی از پیامدهای مهم این است که با وقوع خشک‌سالی و تمام شدن آب، کشاورزان بی‌تفاوت نمی‌مانند و برای جلوگیری از تلف شدن بیش‌تر دام و از بین رفتن خانواده‌شان تصمیم به مهاجرت می‌گیرند. گسترش مهاجرت از روستا به شهر نیز پیامدهای خاص فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را به‌دنبال دارد. یکی دیگر از پیامدهای مهم اجتماعی ناشی از کم‌آبی و خشک شدن سرزمین‌ها این است که مسایل و رویدادهای اجتماعی خیلی زود به خشونت کشیده می‌شود؛ ضمن این‌که اختلافات بر سر انتقال آب که بر اثر احساس کمبود آب شدت می‌گیرد، گسترش پیدا می‌کند. گفته می‌شود که در چند سال آینده بحران آب در استان ما به قدری شدت می‌گیرد که مردم به‌خاطر کمبود آب تصمیم به مهاجرت دسته‌جمعی می‌گیرند؛ اما وضعیت از این هم بدتر است. شرایط امروز منابع آبی و طبیعی در کشور و دنیا به‌گونه‌ای است که اجازه‌ی مهاجرت را به ما نمی‌دهد. طبق آمار منتشرشده، با ادامه‌ی روند فعلی، پرآب‌ترین استان کشور ما یعنی مازندران نیز تا 30 سال آینده تبدیل به بیابان خواهد شد. بنابراین در صورت ادامه‌ی کم‌آبی و خشک‌سالی، دیگر منطقه‌ی پرآبی نداریم که بخواهیم به آن مهاجرت کنیم و به آوارگی دچار خواهیم شد. پیامد دیگر خشک‌سالی نیز فقر است. وقتی بر اثر کم‌آبی، موتور تولید و اقتصاد از کار بیفتد، جامعه دچار فقر فزاینده می‌شود.

جامعه‌شناسان چه نقشی در حل مشکلات محیط زیستی و به‌ویژه بحران آب می‌توانند داشته باشند؟
جامعه‌شناسانی که می‌خواهند در مورد محیط زیست تلاش و اظهار نظر کنند باید بر سه حوزه‌ی مطالعاتی تمرکز کنند؛ اول شناخت بسترهای تاریخی که مسایل محیط زیستی و مشکلات آبی را ایجاد کرده‌اند. برای مثال می‌توان گفت بخشی از مشکلات محیط زیستی امروز به نگاه انسان‌گرایانه‌ی ما به جهان برمی‌گردد. از زمانی که انسان خود را محور جهان دانست، این حق را برای خود در نظر گرفت که بتواند در همه جای زمین، آسمان و زیر زمین هر کاری را برای راحت‌تر زندگی کردن خود انجام دهد. بنابراین یکی از وظایف جامعه‌شناسان بررسی نقش فلسفه‌ی مدرن در ایجاد مشکلات محیط زیستی و بحران‌های آبی به وجود آمده است. نقش دیگر جامعه‌شناسی در حل بحران‌های آبی و محیط زیستی، بیان پیامدهای ناشی از مشکلات محیط زیستی است. برای مثال اگر خشک‌سالی‌ها ادامه پیدا کند، علاوه بر مشکلات فراوان زیستی، به‌خاطر موقعیت ویژه‌ی استراتژیک و جغرافیایی کشور به مسایل امنیتی نیز دچار خواهیم شد. نقش دیگر جامعه‌شناسان محیط زیست، هشدار دادن در خصوص رابطه‌ی خشک‌سالی با جمعیت است. در این رابطه باید پایش جمعیت مناطق مختلف انجام شود. جامعه‌شناسان باید تشخیص دهند از لحاظ اقلیمی و محدودیت منابع آب، چه میزان افزایش جمعیت برای هر منطقه مجاز و بی‌خطر است.

جامعه‌شناسی محیط زیست چه راه‌کارهایی برای حل بحران آب دارد؟
باید در سرفصل‌های درسی مدارس بازنگری شود و با توجه به شرایط اقلیمی جدید کشور و استان به مساله‌ی خشک‌سالی و راه‌های مقابله با آن در همه‌‌ی درس‌ها پرداخته شود. در سایر شاخه‌های جامعه‌شناسی در دانشگاه از جمله جمعیت‌شناسی، جامعه‌شناسی شهری، جامعه‌شناسی سیاسی و جامعه‌شناسی مذهبی نیز باید به مبحث بحران آب و خشک‌سالی به‌صورت ویژه پرداخته شود. با توجه به بحرانی شدن مساله‌ی آب، همه‌ی اقشار جامعه به ویژه جامعه‌شناسان باید خود را برای این شرایط آماده کرده و در خصوص تبعات ناشی از خشک‌سالی به جامعه آگاهی‌بخشی کنند. جامعه‌شناسان باید مشکلات و پیامدهای ناشی از کم‌آبی و خشک‌سالی را به طور مداوم به مردم و مسئولان گوش‌زد کنند تا توجه و حساسیت اجتماعی لازم برای پیش‌گیری از این تبعات و تلاش جمعی برای حل بحران آب شکل بگیرد.
یکی از مهم‌ترین دلایل بحران کم‌آبی، عدم مشارکت اجتماعی مردم است. باید مشارکت اجتماعی مردم را بالا ببریم و علاوه بر این‌که در این خصوص با مردم حرف می‌زنیم، اجازه دهیم آن‌ها نیز نظرات خود را بیان کنند و از دیدگاه‌های آن‌ها استفاده کنیم. اجتماعی شدن مساله‌ی آب و به‌کارگیری مردم در حل این بحران ضروری است. تا به حال سیاست‌گذاری‌های خوبی در این زمینه انجام شده، ولی متاسفانه در اجرا موفق نبوده است. دلیل اصلی این است که هنوز مساله‌ی آب تبدیل به گفتمانی اجتماعی نشده است. بی‌تفاوتی عمومی، نبود باور جمعی نسبت به این هدف‌گذاری‌ها و نبود هنجارهای پشتیبانی‌کننده نیز در اجتماعی نشدن این مساله تاثیرگذار است. علاوه بر تلاش برای آگاهی‌بخشی به عموم مردم در خصوص استفاده‌ی بهینه از آب، باید دید چگونه می‌توان ذی‌نفعان و نهادهای مردمی را در این حوزه مشارکت داد. برای مثال خود چاه‌داران می‌توانند در مدیریت دشت‌ها هم‌کاری داشته باشند. حکم‌رانی آب باید مشارکتی باشد؛ اگر بتوانیم در حکم‌رانی آب تحول ایجاد کرده و مدیریت آب را جامعه‌محور کنیم، موفق می‌شویم بحران آب را با کم‌ترین هزینه پشت سر بگذاریم.

فهیمه رضا قلی

15.5897