شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • جامعه
  • شماره خبر: 9607765
  • 2 خرداد 1398
  • 11:38
  • امتیاز:5/4
  • امتیاز شما
علیه فراموشی

علیه فراموشی

روزی که با آقا رضا شمسی؛ دوست و همکار ارزشمندم درباره‌ی حضورم در نشریه‌ی کرمانشهر صحبت می‌کردیم، به او گفتم همان‌قدر که دوست دارم از شهر بنویسم و بگویم و بشنوم، همان‌قدر هم دوست دارم از آدم‌هایش بنویسم و بگویم و بشنوم.  پیشنهادم را پذیرفت تا از آدم‌های شهرداری اینجا بنویسیم. همان‌ها که به اندازه‌ی صد سال، این شهر و شهرداری بهشان مدیون است.

 نمی‌خواهم بساط گلایه را پهن کنم که خروجی عملکرد این آدم‌ها و این نهاد؛ با همه‌ خیرخواهی و نیک‌اندیشی‌ای که داشته‌اند، برای شهر، چیزی نبوده که انتظارش را داشتیم. این حرف‌ها باشد برای فرصتی بعد. اکنون اما قصد داریم آدم‌ها را روی صندلی‌ای مقابل پنجره‌ای رو به یخدان مویدی بنشانیم و کوله‌بار سال‌ها برای شهر بودن‌شان را بتکانیم. می‌دانید و می‌دانیم که شهرداری کرمان به اندازه‌ی تک‌تک روزهای 100 سال عمرش تجربه دارد. تجربه‌هایی که بخشی از آن، شوربختانه، زیر خروارها خاک خوابیده، بخشی هم که باقی مانده، متاسفانه رها و بلااستفاده است. حالا ما در نشریه کرمانشهر قصد کرده‌ایم علیه این فراموشی حرکت کنیم. پس، این تجربه‌ها را ثبت خواهیم کرد. همین‌جا. اما در حد توان. پس، در این صفحه، شما از حالا به بعد چهره‌هایی را خواهید دید اغلب سپیدموی. آن‌ها از خاطره‌هایشان می‌گویند و ما می‌خوانیم و می‌آموزیم. امید که مقبول افتد.
این اما همه‌ی آن چیزی نیست که ما می‌خواهیم. آدم‌های دیروز هرگز آدم‌های امروز را به حاشیه نخواهند راند. ما به هر واحد و بخش و سازمانی مربوط به شهرداری باشد سرک می‌کشیم تا با هر کسی که حرفی دارد، کلامی رد و بدل کنیم. در این بین شاید بناهای قدیمی و ساختمان‌های جدید شهر هم حرفی برای گفتن داشته باشند که ما هنوز نشنیده‌ایم. اینجا را خانه‌ی واقعی همه‌ی کسانی می‌خواهیم که سرمایه‌های اصلی‌تر شهر و شهرداری کرمان به حساب می‌آیند. می‌دانید که در جوامع مدرن، دیر زمانی است که سرمایه‌های انسانی و اجتماعی را برکشیده‌اند چرا که به این نتیجه رسیده‌اند مسیر کامیابی سازمان‌ها نه لزوما از حساب بانکی و سرمایه‌های اقتصادی‌شان بلکه از جایی می‌گذرد که آدم‌هایشان هستند و افزایش سرمایه‌ی اجتماعی در نهایت منجر به توسعه‌ی منابع مالی هم می‌شود. چه معجزه‌ای است در این با هم بودن‌ها. 
ما می‌خواهیم با این قدم کوچک که عاری از خطا هم نیست، تلاش کنیم تا شهرداری به‌معنای واقعی خودش یک خانواده باشد و چه شیرین اوقاتی است آن زمان که مثلا از دفتر شهردار محترم با نشریه تماس بگیرند و بگویند مصاحبه‌ی شریف‌پور را خواندیم. به‌زودی برای تکریم بازنشستگان در کل سازمان شهرداری منشوری را تهیه و اجرا خواهیم کرد و یک اتاق‌فکر هم با حضور مدیران بازنشسته تشکیل خواهیم داد. نمی‌خواهیم ایجاد انتظار کنیم و باری بر دوش شهرداری بشویم اما نمی‌دانید چه خرسند خواهیم شد اگر هر کنش‌ ما با واکنشی همراه شود. همه‌ی ما تشنه‌ی حرف زدنیم. بیایید با هم گفت‌وگو کنیم. ما را از همفکری خودتان بی‌نصیب نگذارید. 

 

 

 اسما پورزنگی‌آبادی

0