رضاشمسی - «حوزه اجتماعی پلیس در واقع رویکرد پلیس جامعهمحور را راهبری میکند و به نوعی با تمام اجزا و ارکان جامعه در تفاهم و تعامل است.
در نگاه جامعه محور، همه افراد در حوزه نظم و امنیت سهم و مشارکت دارند و پلیس هم در کنار مردم سعی میکند، محصول کارکرد آنها را ارتقا دهد. در این مسیر اولین اقدام یا ماموریتی که در حوزه اجتماعی پلیس مدنظر است و اجرا میشود، بحث پیشگیری اجتماعی است، یعنی اینکه ما علل، زمینهها و بسترهای جرم را شناسایی میکنیم و با سهمدهی و نقشدهی به مردم و سازمانهای متولی این بسترها را از بین میبریم.» این جملات بیانگر دیدگاه دکتر کوروش احمد یوسفی است که چند ماهی است به عنوان معاون اجتماعی فرماندهی استان کرمان منصوب گردیده است.
او بر این عقیده است که سهم عموم مردم و دیگر ادارات و سازمانهای اجتماعی در کاهش جرایم کمتر از پلیس نیست. با او درباره امنیت شهری گفتوگو کردم که میخوانید.
جناب آقای دکتر، دوست داریم از زبان شما شاخصهای یک شهر امن را بشنویم؟
اولین شاخصی که برای شهر امن تعریف میشود مسئولیت پذیری اجتماعی است یعنی اینکه من نسبت به همسایهام نسبت به اهل محله باید احساس مسئولیت داشته باشم و یک تعریف دیگرش هم اینکه عموم سازمانها و نهادها نیز باید حوزه مسئولیتپذیری اجتماعیشان را بدانند و اجرا کنند. مسئولیتپذیری اجتماعی هم در واقع در کلیت جغرافیای یک شهر اتفاق میافتد و جامعه هم با توجه به هنجارهای خود به آن عکسالعمل نشان میدهد، اتفاق میمونی که در این کنش و واکنش شکل میگیرد این است که اگر یک فردی آمد و هنجارهای جامعه را نداشت، در جبر رفتاری و فکری آن محیط قرار میگیرد و اصلاح میشود. در این بین اگر یک آدمی باشد که اصلا قابل اصلاح نباشد، مجبور میشود آن محیط را ترک کند، حالا در کشور ما اگر آموزههای دینی که اصل هنجارهای اجتماعی است، نهادینه بشود، ما دیگر مجرم نخواهیم داشت. مگر نه اینکه دروغ، تهمت، خیانت، دزدی و کلاهبرداری، همگی از ممنوعات هنجارهای دینی ما است، پس وقتی اینها نهادینه بشود، دیگر هیچ جرمی نداریم، هر جرمی و تخلفی هم، در هر جای دنیا که دارد اتفاق میافتد، هنجارهای دینی ما آن جرم را تایید نمیکند؛ این یک مطلب.
مطلب دوم در بحث مسئولیت پذیری اجتماعی بر مبنای این نگاه ژرف اندیشانه است که معتقد است: عامل هر رفتاری در وهله اول «اندیشه» و «ذائقه» است. یعنی هرگاه یک رفتاری شکل میگیرد دوتا پیشزمینه دارد. مثلا یکنفر که «تیشرت» میپوشد، یعنی ذائقه و اندیشهاش آن را تایید میکند و پوشیدن تیشرت برایش میشود یک رفتار. حالا اگر پوشیدن تیشرت جرم باشد، چون این رفتار بر اساس اندیشه و ذائقه شکل گرفته، با برخورد قهری پلیس هم اصلاح نمیشود و نیاز به حضور جامعهمحور پلیس در اجتماع است و بر اهمیت فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی پلیس برای اصلاح ذائقهها و اندیشههایی که پشتوانه جرم هستند، میافزاید.
مطلب دیگر اینکه بدانیم هشتاد درصد یا بیشتر رفتارهایی که تحت عنوان جرم انجام میشود، به خاطر نیاز است. حالا برای اینکه این نیاز از بین برود. باید مسئولیتپذیری آحاد جامعه در برابر هم تقویت شود. باید تلاش کنیم همسایه به کمک همسایه بیاد، سعی کنیم همیاری اجتماعی اتفاق بیفتد. مسالهای که در فرهنگ دینی ما مورد تاکید است. حضرت زهرا(س) به فرزندش امام حسن(ع) میفرماید: «اول همسایه، بعد خانه.»
این نگاه اگر چه در اصل یک نگاه، الهی است ولی راه پیشگیری از جرم هم در آن هست، اگر خوب تامل کنیم درمییابیم که حضرت زهرا(س) این کار را میکند، چون میداند منفعت آن برای خودش است. چون همسایه اگر دزد بشود، اول میآید از خانه من دزدی میکند. لذا وقتی ما نمیخواهیم سرقت اتفاق بیفتد، باید مسئولیت پذیری اجتماعی داشته باشیم. مسولیتپذیری اجتماعی هم با تحلیل عمق پیدا میکند. یعنی اگر با نگاه علمی لایههایی را که باعث رفتار مجرمانه میشود، شناسایی کنیم و با هم در پی حل آن باشیم. این با هم بودن را چه کسی میتواند شکل بدهد؟ طبیعتا مردم. همیاری اجتماعی اگر بین مردم شکل بگیرد، قطعا ما در سطح شهر حتی یک مورد عنوان مجرمانه هم نمیتوانیم پیدا بکنیم چون بستر و زمینهاش را حذف کردهایم. پس اصل و شاخصه اصلی یک شهر امن حوزه مسئولیتپذیری اجتماعی است.
آنطور که میفرمایید، رویکرد پلیس هم برترویج فرهنگ مسئولیتپذیری اجتماعی است، برای رسیدن به چنین وضع مطلوبی چه باید کرد؟
اولین گام این که ما بیاییم یک مطالعهای را انجام بدهیم. یعنی در واقع بیاییم تهدیدها، فرصتها، نقاط ضعف و نقاط قوت خود را پیدا کنیم. ببینیم وضعیت ما چی است، مشکلاتمان کدام است آسیبها کدام و نقاط قوت کدام است. پس در وهله اول باید این اتفاق شکل بگیرد تا بتوان به شکل دقیق و علمی اظهار نظر کرد. اما در یک نگاه اولیه و کلی میتوان گفت که ما در بحث آموزههای دینی مدلسازی نکردهایم. شما ببینید الان این بحث طرح دیدهبان حقوق همسایه که در پلیس فدرالآمریکا یا در پلیس فرانسه اجرا میشود، بخش ناچیزی از همین حدیث حضرت زهرا(س) است که من برای شما عرض کردم. همین طرح دیدهبان همسایه که در آمریکا شصت وچند سال است که دارد اجرا میشود، طرح موفق پلیس فدرال آمریکا هم بوده. در فرانسه هم دارد اجرا می شود. اما این فرمایش حضرت زهرا(س) را آن اروپاییها یا آن آمریکاییها آمدهاند و مدل کرده و بهکاربسته و در زندگیشان اجرا میکنند، اما ما که ارادتمند حضرت زهرا(س) هستیم متاسفانه آن را مدل نکردهایم. از آن گفتمان نساختهایم که در جامعه علمی، دانشجویی، دانشآموزی و حتی جوامع عام خود رواج دهیم. یک جایی هم اگر یک کسی آمده این حدیث را خوانده، تنها برداشت ذهنی خود را به مخاطب منتقل کرده و بلافاصله از آن عبور کرده.
و لذا اگر بخواهیم عملیاتی شروع بکنیم من فکر میکنم که بایستی ورود کنیم در تغییر مطالبات مردم. الان مطالبات مردم از پلیس محدود به این است که مثلا در فلان شهرک یا در فلان خیابان، سرقت شد، پلیس بیا. نزاع شد، پلیس بیا، قتل شد، پلیس بیا. یعنی مطالبه از پلیس، فقط برخورد قهری با جرم است.
در حالیکه ضروت است تا این نگاه تغییر بکند و مسئولیتپذیری اجتماعی به عنوان مطالبه مطرح شود تا در نهایت شهر پالوده از جرم را با مشارکت هم بسازیم.
فکر نمیکنید علاوه بر مردم نگاه بعضی از مسئولین نیز باید در همین جهت تغییر کند؟
بله. درست میگویید. نگاه مسئولین هم متاسفانه در وجه غالب، نگاه اجتماعی امنیتی است.
حال آنکه ما امنیت اجتماعی داریم و اجتماع امنیتی داریم. نگاه اجتماعی امنیتی، یعنی پلیس بیا ورود کن و سخت برخورد کن. اما نگاه امنیت اجتماعی این نگاه نیست، توی نگاه امنیت اجتماعی یعنی پلیس، با رویکرد اجتماعی، وظیفه اجتماعی خود را انجام بدهد.
با نگاه امنیت اجتماعی، ادارات و سازمانهای دیگر هم باید وظیفه خود را انجام بدهند. یعنی به چه شکل؟
فرض کنید ادارهی برق، مخابرات، حتی اداره دخانیات، هلال احمر، و ... همه این ادارات و سازمانها سهم اجتماعی دارند که باید بپردازند یا اجرا کنند، اما آیا اجرا میکنند؟ اجرا نمیکنند. پس اگر قرار باشد ما یک اقدام عملیاتی انجام بدهیم و تاثیرش را ببینیم، حتما باید سهمپذیری اجتماعی را از منظر کلی و عام ببینیم که مردم و ادارات و سازمانها در آن سهیم هستند. شما رسانهها تلاش کنید مطالبات مردم و مسئولان به سمت و سوی رویکردهای اجتماعی برود، نه رویکردهای به اصطلاح پلیسی.
الان نگاه پلیس بیشتر در رویکرد پیشگیری اجتماعی و پیشگیری وضعی است. البته این به معنای حذف برخورد قهری پلیس نیست، طبیعی است که پلیس ذاتش این است و الان هم بر همین مبنا اقدام میکند و در آینده هم اقدام خواهد کرد، اما شکل ایدهآل این است که تمام یا اکثر زمینههای جرم، حذف شود. در آن صورت اگر کسی پیدا شد که باز میل به جرم داشت، پلیس باید برخورد قهری کند و قاطع و با اقتدار هم برخورد کند. ولی آن بحث مهربانی که مقام معظم رهبری با تعبیر «پلیس مهربان» به آن اشاره کردند، همین پلیس اجتماع محور است.
جناب دکتر میخواهم بپرسم در این زمینه حوزه شما یعنی معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کرمان چه اقدامی کرده است؟
ما الان داریم تلاش میکنیم که با مشارکت سازمانها و نهادها و مردم و ارکان جامعه این اقدام را انجام بدهیم. عملا ما دنبال این هستیم با تمام ارکان و اجزا جامعه تفاهم نامه داشته باشیم و بر اساس آن تفاهم نامه مشترکت اقدام کنیم.
بیمناسبت نمیبینم بپرسم با شهرداری کرمان به چه تفاهماتی رسیدهاید؟
نگاه شهرداری در این چند سال نگاه اجتماعمحورانهای بوده است. اقدامات خوبی را دوستان شهرداری در بحث نشاط اجتماعی همین تابستان امسال انجام دادند که ما شاهد آن بودیم. این نشاط اجتماعی که دوستان شهرداری زحمت کشیدند و در محلههای مختلف شهر کرمان اجرا کردند، بر پیشگیری از جرایم بسیار تاثیرگذار بود. این نشاط اجتماعی باعث میشود که بداخلاقیهای اجتماعی کم بشود. نشاط اجتماعی باعث میشود که ناهنجاریهای اجتماعی کم بشود. باعث میشود در حوزه ی طلاق و اسیبهای اجتماعی مسایل و مشکلاتمان به حداقل برسد. در کل این دوستان با نگاه خوبی شروع کردهاند. اما این حداقل است، اگر قرار باشد کرمان به نقطه قابل قبولی برسد، باید این نگاه گسترش پیدا کند. باید استمرار داشته باشد. باید حتما با اتاق فکر باشد، یعنی با رویکرد دانشی مجهز شود.
حوزهی شهرداری بر اساس وظایفی که دارد از سازمانهای بسیار موثر در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی است. از سازمانهای بسیار موثر در پیشگیری از جرایم و تخلفات است. شهرداری عملا مدیریت شهری و خدمات شهری و مدیریت مسایل شهروندی را بر عهده دارد و میتواند آنها را برنامهریزی میکند و بستر و ظرفیت بسیار گستردهای دارد که نیروی انتظامی میتواند از آن بهره ببرد.
آیا نیروی انتظامی در حوزه کاری جنابعالی تا کنون از این ظرفیت به صورت عملی بهره گرفته است؟
با اقدامهای مشترکی که در جلسات متعدد با معاونت محترم فرهنگی اجتماعی شهرداری کرمان داشتیم، امیدواریم شاهد اولین اقدام در ارتباط با خدمات مشترک در پیشگیری از جرایم و تخلفات و ناهنجاری اجتماعی باشیم. در این زمینه طرح مشترکی داریم که در عنوانش هنوز به جمعبندی نرسیدیم. مباحث کلی مثل «ایمنی شهروند» یا «شهرایمن» مطرح شده اما هنوز نهایی نشده و من از همینجا از مردم استدعا دارم از همین ابتدا در عنوانگذاری هم با ما مشارکت کنند تا با کمک هم طرح مشترکی را با شهرداری کرمان، انشاالله و به زودی اجرا کنیم.
اگرچه لازم میدانم تاکید کنم که مطالعات اولیه این طرح انجام شده و نشستهای متعددی را هم با دوستان هم در حوزهی شهرداری و هم با دیگر جوامع تخصصی و علمی استان، خصوصا مرکز آینده پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی داشتهایم. در هفتههای آینده با دوستان شهرداری مجددا جلسه خواهیم داشت و فکر میکنم که از اول مهر این اقدام مشترک پلیس و شهرداری در زمینه پیشگیری از جرایم و تخلفات و آسیبهای اجتماعی با برنامههای متعددی که پیشبینی کردیم با همراهی مردم کلید بخورد و اعتقاد دارم که اجرای این طرح مشترک پلیس و شهرداری در بحث پیشگیری از جرایم و آسیبهای اجتماعی حداقل نتیجهاش این باشد که روند صعودی جرایم را کنترل کند مثلا در بحث سرقت الان بر اساس آمارهایی که داشتیم در این پنج ماهه نسبت به پنج ماه سال گذشته ما حدود شصت و پنج درصد افزایش وقوع جرم سرقت را داشتهایم. ولی من اعتقاد دارم با اجرای این طرح مشترک با شهرداری در همین عنوان سرقت، در سه ماه سوم سال که این اقدام را شروع بکنیم شاهد توقف این صعود وقوع جرم خواهیم بود.
جناب احمد یوسفی چرا بر سرقت تاکید میکنید، یعنی ما در کرمان جرایم دیگری نداریم؟
آن جرمی که امروزه دغدغه مردم کرمان است، بیشتر سرقت است. مردم کرمان، مردم فهیم، اصیل و با فرهنگی هستند و ما در شاخصهای جرایم و تخلفات سایر حوزهها در کرمان خیلی مساله نداریم. بله. در یک سری از آسیبها مساله داریم مثلا ما در بحث طلاق عاطفی متاسفانه در استان کرمان واقعا مساله داریم. استان کرمان جز استانهایی است که فراوانی طلاق عاطفی دارد که در این خصوص هم انتظار من باز این است که خود مردم با آن نگاه کریمانهای که دارند با یک سری مشاوره، راهنمایی و الگوبرداری اخلاقی که در راستای تحکیم خانواده افراد باشد به مسعاله ورود کنند، که انشاالله شاخص طلاقمان هم از این وضعیت خارج بشود. چون متاسفانه این بحث طلاقها خیلی بر فرزندان اثرات مخرب فراوانی دارد و این بچهها بیشتر زنده بمانی میکنند تا زندگانی. ما میبینیم فرزندانی که محصول خانوادههای طلاق هستند چقدر مشکلات شخصی، روانی و اجتماعی دارند و اگر در مورد هرکدامشان یک معاینه ذهنی انجام بشود، مردم خواهند دید که چه زجرهایی در ذهن و ضمیر آنها نهفته است. در این خصوص خدمات مشاورهای نیروی انتظامی در همه کلانتریها به صورت صددرصد رایگان ارایه میشود. علاوه بر آن در مرکز مشاوره «آرامش» در خیابان کارگر نیز به صورت رایگان در خدمت مردم هستیم و در تمام ساعات صبح و عصر خدمات ارایه میکنیم.
در ادامه این نوع نگاه در حوزه تفاهم مشترکی که داریم با شهرداری انجام میدهیم، طرح خدمات مشاورهای و روان شناختی را داریم که امیدواریم با ایجاد آن از جرایم خشن جلوگیری بشود. من البته در همین زمینه هم معتقدم در واقع مردم باید ورود بکنند. تاکید من بر این است که مردم به هم نوع خود به شکل دلسوزانه مشاوره و راهنمایی بدهند تا در مجموع خدایی نکرده در سطح شهر کرمان شاهد قتل یا جرم خشن دیگری نباشیم.
به هر شکل، اولویت اول بحث سرقت است ولی در بستری که داریم فراهم میکنیم، همه زمینههای جرایم و تخلفات را مدنظر قرار میدهیم که امیدواریم با نگاه دانشی و بر اساس مطالعاتی که در کشور شکل گرفته و بر مبنای مطالعات تطبیقی که در کشورهای توسعه یافته انجام شده، سمت و سوی حرکتمان را بر محور مشارکت مردم و مشارکت سازمانها و نهادها قرار دهیم تا شاهد هیچ نوع رفتار متخلفانه و مجرمانه و ناهنجارانه نباشیم و زمینههای بروز رفتار مجرمانه را هدفگذاری و حذف کنیم، انشاالله.