کرمانشهر 15 ساله شد
روزنامهنگاری در بلا رونق میگیرد!
رضا شمسی - «کرمانشهر» چهارده سال تمام را پشت سر گذاشته و وارد پانزده سالگی خود شده است؛ این خبر در نفس خود شادیافزا و طربناک است، چرا که در این خشکسالیهای مکرر، خبر از استمرار زندگی دارد، آنهم زندگی یک نهاد فرهنگی. اما آنها که دلی در گرو فرهنگ دارند میدانند که حکایت هرنوع کار فرهنگی، حکایت «نازکآرای تن ساق گلی است» که به جانش میکاری و بهجان خود آبش میدهی، اما همواره این استرس را داری که جلوی چشمت و در برت بشکند!
ولی خدا را شکر و گوش شیطان کر، برای کرمانشهر تا کنون این اتفاق نیفتاده است، لابد آنها که نهالش را کاشتهاند و بهجانش آب دادهاند، نیتشان پاک بوده که هنوز دریغاگوی نهالشان نیستند و نیستیم! خدا کند همه با هم شاهد قد کشیدن هر روزه این نهال پانزده ساله باشیم.
باری، چند ماهی هست که در کرمانشهر در خدمت یاران قدیم و دوستان جدید سعی داریم این نشریه شهری را که حاصل دسترنج افراد بسیاری است، با شتاب بیشتر و رویکرد تازهتر و روزآمدتری به پیش ببریم. اما همینکه این ادعا را بیان میکنیم، ترسی شفاف سراپای وجودمان را فرا میگیرد، آخر چگونه ممکن است در این شرایط که سلطه فضای مجازی رمق نشریات کاغذی را گرفته و افزایش قیمت کاغذ بیداد میکند، بتوان مدعی بود که میخواهیم یک نشریه را با شتاب بیشتر و رویکرد تازهتر به پیش ببریم! از سویی دیگر ما یک نشریه محلی هستیم که در برابر اقتدار ابررسانههای جهانی و رسانههای بزرگ ملی، بنیه چندانی نداریم، این هم مزید بر علت است که ترس وجودیمان هر لحظه شفافتر و عمیقتر شود!
یک چیز دیگر را هم بگویم که تیر آخر را هم زده باشم و آن اینکه: امروزه روز، نشریات کمترین میزان مخاطب را دارند، پس دلمان به مخاطب هم خوش نیست!
اما و اما و اما، با این همه به کارمان ایمان داریم و به آن عشق میورزیم، روزنامه نگاری برای ما تنها شغل نیست که اگر صرفاید، ادامهاش بدهیم و اگر نصرفاید، کرکرهاش را پایین بکشیم! روزنامهنگاری برای ما و بعضی از همکاران ما از نوع عشقورزی است که تازه در عین بلا رونق میگیرد.
ترسیدن ما چونکه هم از بیم بلا بود
اکنون ز چه ترسیم که در عین بلاییم؟
وانگهی، گفتم که به آن ایمان هم داریم؛ ایمان داریم که: رکن چهارم مردمسالاری، مطبوعات هستند، و باور داریم که: جامعه مدنی محقق نمیشود مگر با رونق مطبوعات.
بگذریم؛ تنها چند روز قبل از این بود که از همکار و طراح خوب کرمانشهر، هادی طالبیزاده که از یاران قدیم کرمانشهر است، شنیدم که سالروز تاسیس نشریه ما 17 مرداد سال 1384 است، یعنی که جشن 15 سالگی را در پیش داریم و من تنها نکتهای که به ذهنم رسید این بود که از پیشکسوتان ارجمندم آقایان لطفی و شیخشعاعی درخواست کنم که لااقل با یاداشتی این مناسبت را تداعی کنند، همچنین از دوست ارجمندم مجتبی احمدی که در کرمانشهر حق آب و گل دارد.
عماد محسنی تکلو هم لطف کرد و با یادداشتی که داد به این مناسبت رونق داد. خانم پور امیری هم در صفحه ورزش به این مناسبت پرداخت.
جناب عالمزاده، شهردار محترم کرمان و دوست عزیز، روحالله خدیشی مدیر خانه مطبوعات کرمان نیز با توصیهها و نقطه نظرات خود، راه فراسوی ما را روشنتر کردهاند که سپاسگذار لطفشان هستیم.
جای عزیزان دیگری هم که علیرغم دعوت ما فرصت نکردند در این صفحات میهمانمان باشند، خالی.
این فرصت را غنیمت میشمرم که به شهردار محترم کرمان سخن روحالله خدیشی را یادآور شوم و عرض کنم که: اگر چه فضای مجازی گوی سبقت را از ما ربوده اما تولید محتوا هنوز در دست روزنامهنگاران حرفهای است و چراغ روشنگری هنوز در دست ما است. کما اینکه این تولید محتوا (بگیرید شعر حافظ) روزگاری با قلم نی بر پوست آهو قلمی میشد و با رواج کاغذ و اختراع خودنویس و خودکار وضع عوض شد و پوست آهو و قلم نی از رونق افتاد، اما شعر حافظ، شعر حافظ ماند. اکنون هم حکایت ما همین است. تولید محتوای درست و درمان که به درد توسعه و اصلاح جامعه و آگاهیسازی شهروندان یک شهر بیاید در دست خبرنگاران حرفهای است و بس، حالا بگردید و بگردیم با هم شیوه عرضه و ارائهاش را پیدا کنیم.
در مجال آخر میخواهم ضمن قدردانی از حمایتهای معنوی معاونت محترم فرهنگی و اجتماعی به عنوان مدیر مسئول کرمانشهر، از همکاران خوبم: محمد رضا احمدی، ربابه امیری، فرزانه خالقی، شهلا پور امیری، اسما پورزنگیآبادی، هادی جلالپور، هادی طالبیزاده، علیرضا فدایی کرمانی و محمد کامیابی که در این چند ماه اخیر برای چاپ مستمر کرمانشهر کوشیدند، صمیمانه تشکر کنم و از سرکار خانم فاطمه آرا، نجمه کامیابی و رحیم بنیاسدآزاد که در تولید مطالب یاریمان دادند سپاسگزاری نمایم و بر این بیت مولانا فرود آیم که گفت:
این سو کشان سوی خوشان، وآن سو کشان با ناخوشان
یا بگذرد یا بشکند، کشتی در این گردابها