برای کرمانیها پیشنهاد مسافرت نوروزی دارم. مسافرتی بدون یک ریال خرج رفت و آمد و هتل! حتی نگران تغییرات آب و هوایی و ترافیک جادهها هم نباشید. کسانی که مثل من، نوروز امسال را به مسافرت نمیروند، از همین حالا تصمیم بگیرند که به کرمان مسافرت کنند! بله درست خواندید. امسال را به کرمان مسافرت کنید و مطمئن باشید که هم خوش خواهید گذراند و هم برای دیدن کرمان وقت کم میآورید. مگر جز این است که دیگرانی هزار کیلومتر، جاده را میکوبند و به کرمان میآیند تا جاذبههای تاریخی و زیباییهای آن را ببینند. خُب! شما بدون کوبیدن جاده و طی هزار کیلومتر راه، کاملاً در مقصد قرار دارید. کرمان در نوروز بسیار دیدنیتر و لذت بخشتر از روزهای دیگر سال است. من امتحان کردم و لذت بردم و امسال هم قصد تکرارش را دارم. گاهی اوقات که از روزمرگی خسته میشوم، کرمان گردی میکنم. خیلی هم لذت میبرم. بدون اغراق!
در این گشت و گذارها عکسهایی میگیرم و روی صفحه اینستاگرامم میگذارم. خیلی از همشهریان و اقوام کامنت میگذارند که:«این جا کجاست؟» و من مینویسم این جا کرمان است و شما از کنار همین تصویر صدها بار عبور کردهاید و آن را ندیدهاید. بیایید کرمان را با دقت ببینیم. اگر با دقت یک گردشگر به کرمان نگاه کنید اینها را میبینید.
میدان گنجعلیخان
نمیخواهم بنویسم:«مجموعه گنجعلیخان از مدرسه و حمام و مسجد و ... تشکیل شده است.» که در این باب بسیار نوشته اند و حتماً در ایام نوروز هم متولیان امر گردشگری بروشورهایی را برای معرفی این مجموعه تدارک دیدهاند. اما میخواهم بگویم که میدان گنجعلیخان در روزهای نخستین بهار هوای بسیار لطیفی دارد. محیطی امن و مناسب برای گردش خانوادگی است. نوازندگان موسیقی محلی هم از نقاط مختلف استان به میدان میآیند. حالا در نظر بگیرید یک میدان گسترده(که روزگاری میدان چوگان بوده) با کاشی کاریهای زیبا و معماری دل انگیز همراه با موسیقی محلی! اگر نزدیک غروب به این میدان بروید، از دیدن پرواز پرستوها بر فراز میدان لذت میبرید. بستنی فروشیهای اطراف میدان را هم فراموش نکنید.
در کوب شیر نشان
میدان گنجعلیخان را پشت سر بگذارید. از هر که بپرسید «قیصریه ابراهیم خان» کجاست، راهنمایی تان می کند.اصلاً بادگیر مدرسه از توی میدان مشخص است. قیصریه؛ هم اکنون به بازار زرگرها تبدیل شده. وسط قیصریه، میدان کوچولویی است که حوض آب دل انگیزی در مرکز آن است. درب مدرسه گنجعلیخان همین جاست. روی درب، «درکوب»های شیرنشانی نصب شده که مطمئنم بیش ترِ خانمهای کرمانی ندیدهاند. حتی خانمهایی که خریدار حرفهای طلا و جواهرات هستند و دهها بار طول و عرض بازار را زیرپا گذاشتهاند.
بازار بزرگ
شاید با خودتان بگویید که بازار کرمان برایمان تازگی ندارد. هر چه باشد بچه کرمان هستیم و بازار را مثل کف دستمان میشناسیم. اما پیشنهاد میکنم برای دیدن بازار، -نه اجناس بازار- زمانی را برای دیدن معین کنید که بازار تعطیل باشد یا دست کم بسیاری از مغازههای آن بسته باشد، تا جاذبههای تاریخی در انبوه اجناس تجاری گُم نشود. من عصر یکی از جمعههای نوروزی را پیشنهاد میکنم. آن وقت پی میبرید که بسیاری از کتیبهها و سنگ نوشتهها و اماکن تاریخی را ندیدهاید. کتیبههایی که بارها و بارها از کنارشان عبور کردهاید و ندیدهاید. اما کسانی که از آن سوی مرزها به کرمان میآیند، عکسهای متعددی از آنها دارند. جالب است که برخی از این کتیبهها درست بالای مغازههایی قرار دارند که ما از آنها خرید میکنیم. مثلاً در بازار سرپوشیده کتیبه یک لباس فروشی از جنس چوب است. تصویر دو فرشته روی آن حک شده است و عدد روی کتیبه تاریخ 1033 قمری را نشان میدهد. یعنی قریب 400 سال پیش! جالب نیست؟
نقش سرو
منظورم همان درخت سرو است. اما این بار نقش آن بر در و دیوار کرمان! سرو؛ نماد آزادگی است. میگویند زرتشت؛ نخستین آتشکده خود را در قلمرو کیانیان بنا نهاد. مقابل آتشکده سروی کاشت و آن را بر ایمان شاه گواه گرفت. سرو در نمای ساختمانها، ظروف و پارچههای ایرانیان جایگاه ویژهای دارد. آن چه که به عنوان «بته جقه» در پته و ترمه میشناسیم، همان سرو خمیده است. این درخت زیبا در سنگ نگارههای تخت جمشید نیز دیده میشود.
سروِ سفالی بر ستونهای ورودی پرورشگاه مشتاق نقش بسته است. قدمت پرورشگاه مشتاق به سال 1321 خورشیدی برمیگردد. پرورشگاه؛ سردر و ستونهایی زیبا و تماشایی دارد. همشهریان من کمتر به این زیباییها توجه میکنند، چون قصد دارند خود را سریعتر به فضای داخلی این بنای تاریخی برسانند و سبزی و میوه تازه تهیه کنند. حتماً متوجه شدهاید که کجا را میگویم! همان بنایی که ما امروز تحت عنوان «بازار شهرداری» از آن نام میبریم. حالا تا شهرداری کاربری بهتری برای آن پیدا میکند، شما شهروند کرمان دوست، در و دیوارهای بناهای قدیمی را جست و جو کن. شاید سروهای بیش تری دیدی!
زریسف
برای قدم زدن در یک روز بهاری کجا بهتر از خیابان زریسف؟ خیابانی با پیاده روهای خلوت! با کمترین مغازه و بیشترین بناهای خشت و گلی و کاجهای سر به فلک کشیده. پارکهای بزرگ و کوههای کم ارتفاع در حاشیهاش و چشم انداز زیبای قلعه دختر و قلعه اردشیر. اگر فرصت و انرژی پیاده روی طولانی را داشته باشید میتوانید قدم زدنتان را تا جنگل قائم ادامه دهید. در غیر این صورت برای دیدن جاذبههای این خیابان، قدم زدن تا اواسط آن هم کفایت میکند. بگذارید از اول خیابان جاذبههایش را مرور کنیم. از مشتاق که راه میافتید. اولین خیابان سمت چپ آتشکده زرتشتیان است. چهارراه اول سمت راست بر فراز کوه قلعه اردشیر و قلعه دختر را میبینید. درست از همین جا درختان کاج روی سرتان سایه میاندازند و سمت چپ شما هم دیوارهای بلند کاه گلی در این راه پیمایی همراهیتان می کنند. کم کم سر و کله کوههای کوتاه در سمت راست خیابان پیدا میشود. یخدان زریسف هم درست جلوی چشمتان است. اندکی جلوتر، تابلوی پارک پدر را میبینید. اگر راهتان را به آن سوی خیابان کج کنید، میتوانید از گورستان مسیحیان و یهودیان نیز دیدن کنید. البته می توانید وقت دیگری هم به پیاده روی در کوچه پس کوچه های خیابان زریسف و دیدن خانهها و بناها و دربهای قدیمی اختصاص بدهید. با وجود این که بخش بزرگی از بافت قدیم شهر از بین رفته، اما هنوز هم میتوان از دیدن باقی مانده تاریخ کرمان لذت برد.
فؤادیه
خودتان بهتر از من میدانید. از هر طرف که بخواهید به جنگل قائم بروید، با یک بنای تاریخی سنگی مواجه میشوید. اگر از خیابان زریسف وارد شوید، «گنبد جبلیه» را میبینید و اگر از میدان بیرم آباد وارد شوید، «تخت دریاقلی بیگ» را! اما پیشنهاد میکنم که در ایام نوروز از «فؤادیه» غافل نشوید. فؤادیه قبرستانی کوچک در کنار مزار «آقا سید حسین» است. قبرستانی که به «بوستان هنرمندان» تبدیل شده است. مزار «فؤاد کرمانی» و دیگر شاعران معاصر در آن جاست. به نظر من خواندن اشعار و متنهای روی قبر هر شاعر که معمولاً هم سروده و نگاشته خود آنان است، خالی از لطف نیست.
... و در آخر
این متن ناقص، تجربه شخصی من از سفر به کرمان بود. شما هم میتوانید به کرمان سفر کنید. از بناها و زیباییهای شهرتان تصویربرداری کنید. تجربیات و احساسات شخصی تان از سفر به کرمان را روی صفحه اینستاگرامتان بگذارید! #کرمان را فراموش نکنید! این طوری هم از زندگی در شهرتان لذت میبرید و هم آن را به دیگران میشناسانید! کرمان دیدنیهایی فراوان دارد. ما در شناساندن آن به دیگران کم کار بودهایم. تا کنون ندیدهام کسی از سفر به کرمان ناراضی باشد. پس به کرمان سفر کنید و دیگران را هم به سفر تشویق کنید!