شهلا پورامیری - امروزه در کنار هر تیم و یا هر دروازهبان موفق یک مربی دروازهبان حضور دارد. هیچ گلری بدون حضور مربی دروازهبانی توانمند در کنارش نمیتواند موفق شود، اما مربی دروازهبان موفق ومدرن، تشنه آموختن و بلندپروازاست، هوشيارانه انتخاب ميكند تا بهترين نوع کاری را داشته باشد و نميگذارد زندگياش بهطور اتوماتيك سپری شود. بيشتر از تقليد، نوآوری ميکند، در انجام كارهايش امروز و فردا نميكند. میداند یاد گرفتن زندگی كردن در زمان حال یكی دیگر از مواردی است كه به حفظ آرامش بیشتر او كمك میكند. وقت خود را به افسوسخوردن نسبت به گذشته یا هراس از آینده صرف نمیکند. مربی موفق سردر گم نیست اومی داند چه میخواهد. این خصوصیات یک مربی موفق است و محمدرضا کویری مربی دروازهبانهای آکادمی شهدای خواجو از این قضیه مستثنی نیست.
در ادامه سلسله گفتو گوهای نشریه کرمانشهر با نامآوران ورزش شهرداری کرمان، این بار به سراغ محمدرضا کویری رفتیم، وی که از پرسنل سازمان سرمایهگذاری و مشارکتهای مردمی شهرداری کرمان است، هم اکنون به صورت کاملا تخصصی به آموزش کودکان و نوجوانان علاقمند به دروازهبانی میپردازد. حاصل این گفتوگو از نظرتان میگذرد.
در ابتدا خودتان را معرفی کنید و از سوابق ورزشیتان بگویید.
محمدرضا کویری، از پرسنل سازمان سرمایه گذاری و مشارکت های مردمی شهرداری کرمان هستم و به زودی بازنشسته خواهم شد، مدرک مربیگری B آسیا دارم و دورههای مربیگری اختصاصی دروازهبانی را زیر نظر مربیانی نامداری مانند «جلال بشرزاد » و «احمد سجادی» وهمچنین دورههای مربیگری مبارزه با دوپینگ را نیز گذراندهام.
افتخار شاگردی مربیان بزرگ و نامداری مانند «ناصر حجازی»، «غلامحسین مظلومی»،« قلیچ خانی» و «ذوالفقارنسب» را داشتهام.
سال ۸۴ دروازهبان و کاپیتان تیم شهرداری بودم. مدتی نیز در باشگاه صنعت مس کرمان به عنوان مربی دروازهبانها در کنار تیمهای پایه مس حضور داشتم .
از سال ۸۴ با توجه به ورود مربیان غیر بومی به کرمان و عدم اعتماد آنها به بازیکنان بومی، دروازهبانی را رها کرده و وارد جرگه مربیگری شدم.
به مدت دو سال ( تا سال 1392) به عنوان مربی دروازهبان تیمهای نوجوانان و جوانان مس، کار کردم.
از سال ۹۲ به دلیل اینکه احساس میکردم جای خالی آکادمی اختصاصی دروازهبانی در کرمان کاملا مشهود است، آکادمی اختصاصی آموزش دروازهبانی شهدای خواجو را راهاندازی کردم.
چندی پیش باشگاه مس به من پیشنهاد آموزش دروازهبانهای تیم مس نوین را داد که به دلیل بیماری مادر و مشکلات شخصیام، متاسفانه نتوانستم در خدمت این باشگاه باشم.
از سالهای حضورتان در تیم فوتبال شهرداری کرمان بگویید.
تیم فوتبال شهرداری کرمان همه بومی و از پرسنل شهرداری بودند. مربی، سرمربی، کمک مربی همه بومی بودند و نسبت به تیم عرق داشتند. حال آنکه بازیکن غیر بومی بیشتر به فکر پول است به این فکر است که آسیب فیزیکی نبیند تا فصل بعد نیز به تیمهای دیگر برود .
سختیهای زیادی در فوتبال متحمل شدم. زمانی دستم شکسته بود و با دست شکسته (گچ دستم را که باید بعد از سه هفته باز میکردم، بعد از چهار روز باز کردم ) و با تحمل درد زیاد، درون دروازه ایستادم. به تیرک دروازه برخورد کردم و بیمارستانی شدم، اما در درون دروازه ایستادم. شاید به حق خودم نرسیدم، اما همین که اکنون کودکان و نوجوانان کرمانی را برای دروازهبانی آموزش میدهم، خیلی خوشحال هستم.
از نظر شما، وضعیت کنونی ورزش استان چگونه است؟
متاسفانه برخی مسئولان ورزشی نیستند و نگاه ورزشی ندارند، درد بازیکن و ورزشکار را نمیدانند و با ورزش بیگانهاند. به همین دلیل، تیمها از مقطعی که هستند به ردههای پایینتر سقوط میکنند.
اگر من امروز به عنوان مربی دروازهبانها کار میکنم تا خودم در زمین کار نکنم، شیرجه نروم، بچهها یاد نمیگیرند، تا خودت در زمین کار نکنی، بازیکن کار نمیکند و مدیرعاملی که ورزشی نیست نیز نمیتواند چندان موثر باشد. متاسفانه کسانی که حقشان حضور در تیمهاست و شایستگی حضور در تیمهای مطرح را دارند، از تیمها خط میخورند و کسانی که فرزندان مسئولان هستند وهمچنین افراد غیر بومی با رابطه به تیمها میپیوندند و کسانی که شایستگی دارند، نمیتوانند برای استان مفید باشند.
هم اکنون چند نفر در حال آموزش دروازهبانی در آکادمی شما هستند؟
در حال حاضر نزدیک به ۶۰ بازیکن در ردههای سنی مختلف در مدرسه فوتبال درس دروازه بانی میبینند و در تمام رده های سنی تعدادی از شاگردانم به تیمهای لیگ برتر و لیگ دسته یک پیوستهاند.
حدود دو سال قبل، با نوجوانی در یکی از روستاها آشنا شدم داشتم که بسیار با استعداد بود، از آکادمی ما به تیم ملی نوجوانان ایران پیوست،، اما متاسفانه با مشکلاتی که برایش در استان به وجود آوردهاند از فعالیتهای ورزشی کنارهگیری کرد و دیگر بازی نمیکند.
از خاطرات تلخ و شیرین حضورتان در تیم شهرداری کرمان بگویید.
خاطرات تلخ و شیرین، سال ۷۴ به مربیگری، ناصر حجازی با تیم چوکای بندر انزلی بازی داشتیم غفور جهانی مربی تیم چوکا بود، ما در کورس قهرمانی بودیم. ناصر حجازی و غفور جهانی ، هر دو بازیکن تیم ملی بودند با هم خیلی کری میخواندند. دو تیم رقابت تنگاتنگی داشتیم، قرار بود در حضور تماشا گران شمالی در بندرانزلی بازی کنیم. بازی سختی بود، آقای سام شهردار وقت به بندر انزلی آمده بود تا بازی را از نزدیک ببیند. تا دقیقه ۸۷ بازی را 2 بر یک عقب بودیم باز هم شهردار خوشحال بود ،چرا که همه تصور میکردند، شکست سختی در پیش داریم. در دقیقه 87 یک ضربه کاشته برای ما از وسط زمین گل شد و این بهترین خاطرهام و بسیار شیرین بود. این پیروزی برای ما خیلی شیرین بود، اما همان سال در حالی که ما با اختلاف یک امتیاز، در جدول ردهبندی بالاتر از سپاهان اصفهان قرار داشتیم، با توجه به نفوذ عجیب سپاهان اصفهان در فدراسیون، با زدوبند، یکی ازبازیهای شکست خوردهاش را پیروزی اعلام کردند و به لیگ برتر رفت و ما نتوانستیم به لیگ برتر راه یابیم. پس سپاهان در لیگ ماندنی شد و شهرداری به انحلال رفت.
آیا آموزش فوتبال در مدارس و آکادمیهای کرمان، به درستی صورت میگیرد؟
در حال حاضر اکثر مدارس فوتبال فقط به فکر پول هستند در یکی از آکادمیهای فوتبال شخصی به عنوان مربی در حال آموزش است که کاملاً غیر ورزشی است و کاملاً غیر اصولی کودکان را آموزش میدهد، متأسفانه مشاهده شده است که آموزشها غیر علمی و غیر اصولی است و فقط به فکر پول هستند.
مربیان در بسیاری از مدارس فوتبال، بدون اینکه فوتبال بازی کرده باشند، با شرکت در دورههای مربیگری به صورت تئوری آموزش مربیگری میبینند و به عنوان مربی تیم شروع به آموزش میکنند که به نظر من مربی تیمهای پایه حتماً باید فوتبال بازی کرده باشد.
نکته مهم در تمرینات کار با نونهالان، این است که باید برای رشد مهارتها به بچهها وقت کافی و مساوی داد، در امر یادگیری و آموزش به بچهها باید صبور، با حوصله و باپشتکار بود، از وسایل و امکانات کمک آموزشی به بهترین شکل بهره برداری کرد، قوانین بازی را سادهترکرد و مهمتر از همه توجه باید داشت هر چیزی که در کودکی جا بیفتد در بزرگی میتوان از آن استفاده کرد مانند: احترام به مربی، حریف، داور، تماشاگر، بزرگتر و امثالهم.
چرا دروازهبانی به مربی جداگانه احتیاج دارد؟
امروزه همه چیز در فوتبال کاملا علمی شده است و ریزترین مسائل به صورت کاملا علمی و تخصصی آموزش داده میشود. تمرینات مخصوص هر بازیکن از جمله هافبک، دفاع، دروازهبان و متفاوت است.
تمرین دروازه بان مخصوص است. بنابراین نیاز به مطالعهای ویژه و مربی متخصص دروازهبانی دارد.
مربی گلر تخصصی بودن، سختترین شاخه مربیگری است، زیرا هر کسی نمیتواند یک مربی دروازبانی خوب باشد مگر اینکه دروازبان بودن را با تمام وجود حس کرده باشد.
پس میفرمایید که مربیگری سخت است؟
مربی بودن، شغل نیست،کار نیست،عشق است، مربی بودن یعنی تعهد بیقید و شرط، کسی فقط با دوره گذراندن، مربی نشده و نمیشود، باید با پوست و گوشت و استخوانت مربی باشی، باید خودت را تغییر دهی، باید خودت را بسازی، تا شاگردانت به تو تکیه کنند، آنچه شاگردانت انجام میدهند تابلوی نقاشی توست، کسی با یک دوره تمرین مربی نخواهد شد.
سخن آخر.
در اینجا از آقای ایرانمنش مدیرعامل سازمان سرمایهگذاری و مشارکتهای مردمی شهرداری که از من حمایت کردند و نگاهشان ورزشی است، تشکر میکنم. ایشان در مقطعی سرپرست تیم فوتبال شهرداری کرمان بودند ودلسوزانه کار کردند و مشکلات ورزشکاران را میدانند. از آقای خواجه حسنی سرپرست مدرسه فوتبال شهدای خواجو که دلسوزانه پیگیر آموزش بچهها هستند، نیز تشکر و قدردانی میکنم.
در اینجا یادآور میشوم که اگر مسئولان ورزش کرمان میخواهند مانند زمانهای قدیم باشگاههای کرمان به صورت جدی فعالیت کنند و تماشاچیها آنگونه در ورزشگاه حضور داشته باشند، باید پیگیر مسائل ورزش باشند. باید باشگاهها را مانند قدیم راه بیندازند. اگر این کار انجام شود، تاثیرات مثبت ورزش را بر زندگی مردم خواهیم دید.