آدمها از کتاب خواندن هدفهای مختلفی دارند؛ عدهای به خاطر تحصیل یا به خاطر شغل و یا بهعنوان گذراندن وقت این کار را انجام میدهند، ولی در حقیقت مطالعهي کتاب از کارهایی است که منفعتهای بسیاری براي فرد دارد.
شايد برايتان عجيب باشد که بدانيد کتاب بر سلامتی جسمي، روحي و رواني و به خصوص براي عملکرد بهتر مغز و پيشگيري از بيماريهايي چون آلزايمر و زوال ادارک بسيار تأثیرگذار است. پس اگر کار روزمرهي شما کتاب خواندن نیست حداقل بهعنوان گذران وقت از آن استفاده کنید، مثلاً همانطوری که تلویزیون میبینید و فیلم نگاه میکنید؛ قسمتی از وقت خود را نیز به کتاب اختصاص دهيد تا از فوايد بيشمار آن بهرهمند شويد. متخصصان روانشناسي به اين نکته باور دارند که آدمهاي کتابخوان شادترند و احساس بهتري دارند و کودکاني که به خواندن کتاب عادت دارند خلاقتر و باهوشتر هستند.
با توجه به اهمیت کتابخواني پاي صحبت خانم نيلوفر نوربخش، کارشناس ارشد روانشناسي عمومي و متخصص آموزش کودک نشستيم تا بدانيم که آيا خواندن کتاب اين فوايد را دارد و چگونه ميتوانيم با کتاب کودکان خلاقتري داشته باشيم؟
• همانطور که ميدانيم اين روزها مردم اطلاعات خود را از طريق رسانههاي مختلف از جمله اينترنت و تلويزيون دريافت ميکنند، به نظر شما استفاده از کتاب نسبت به ساير رسانهها مزيت بيشتري دارد؟
ابتدا بايد بگويم در جامعهي کنوني به دليل وجود تنوع فنّاوری ميتوانيم از هر طريق اطلاعات خود را جمعآوري کنيم و خيليها حتي از کتابهاي الکترونيک براي مطالعه استفاده ميکنند. هرکدام از رسانهها کارکرد متفاوتي دارند همانطور که ميدانيد ما اخبار و فيلم را از تلويزيون دريافت ميکنيم اما يکسري از مطالب در تلويزيون مطرح نميشود و خیلیها ترجيح میدهند که کتاب بخوانند و اين مزيت کتاب نسبت به ساير رسانهها است. شما اگر کتابهاي مختلف از نويسندگان مختلف را بخوانيد با آدمها و شخصيتهاي جديدي آشنا ميشويد و اگر کتاب حالت رمان داشته باشد خودتان را جاي آن شخصيت داستان قرار ميدهيد و مدل رفتاري آن شخصيت را با مدل رفتاري زندگي خودتان مطابقت ميدهيد و اين انگيزهاي ميشود که تجربيات آن نويسنده را در زندگي خود پياده کنيد.
• با اين حساب آيا کتاب بر عملکرد مغز تأثیر دارد؟ آيا تحقيقي هم براي اثبات اين موضوع انجام شده است؟
بله، از مؤثرترین راهها براي آرامش و بهبود عملکرد مغز کتابخوانی است. تحقيقات نشان داده که انسانها بعد از مطالعه، کارکرد مغزشان تقويت ميشود. شايد شما هم تجربه کرده باشيد که چند روز پس از خواندن کتاب احساس ميکنيد که حافظهتان بهتر شده است و اين ناشي از تأثیرات مثبت مغز تحت تأثیر تغييرات حافظهي عضلاني در نورونهای مغزي است که عملکرد مغز را بهبود ميبخشد. از مزيتهاي ديگر کتاب در این رابطه اين است که ميتوان براي حل مشکلات زندگي از آن استفاده کرد درحالیکه ممکن است اين فرصت هيچگاه از طريق تلويزيون فراهم نشود بسياري از نويسندگان بزرگ فقط کتاب مينويسند و در تلويزيون حضور ندارند به همين دليل ما از طريق کتاب با نويسنده و موضوع آن آشنا ميشويم و اين در شخصيت و روح و روان ما تأثیرگذار خواهد بود.
• خيلي از مردم عادت دارند شبها قبل از خواب يا تلويزيون تماشا کنند يا با تلفن همراه، خود را مشغول کنند؛ به نظر شما اين شيوه صحيح است؟
بله، بسيار دیدهشده که مردم هنگام خواب از تلفن همراه، اينترنت و تلويزيون استفاده ميکنند. بايد بگويم طبق تحقيقات انجام شده نور موبايل و تلويزيون انسان را به حالت هوشياري و بيداري درمیآورد و به مغز فرمان ميدهد که بيدار باشد و فعاليت نشان دهد. محققان دانشگاه سايکس آمريکا طي تحقيقي که انجام دادند متوجه شدند اگر وايفاي روشن باشد و فرد از موبايل استفاده کند بهشدت دچار بيخوابي و اختلال خواب میشود، بنابراين بهتر است وايفاي را خاموش کرده و موبایل را در اتاقخواب نگذاريم چراکه اين امواج هم براي نورونهاي مغزي مضر است و هم مشکل بيخوابي ايجاد ميکند.
• به نظر شما خواندن کتاب چگونه است ؟ آيا ميتواند مغز را براي داشتن خوابي بهتر آماده کند؟
طبق مطالعات انجام شده از مؤثرترین راهها براي آمادگي براي خواب، مطالعه است و اگر اين عادت را داشته باشيد که قبل از خواب حتماً چند صفحه کتاب را مطالعه کنيد تأثیر مثبتي بر روي بدن ميگذارد و باعث ميشود که مغز آمادهي خواب شود، حالت آرامش پيدا کند و بدن بتواند خواب راحتي داشته باشد.
• آيا خواندن مداوم کتاب مي تواند استرس را کاهش دهد؟
بله محققان براي تحقيقي در آمريکا از مردم سؤال کردند وقتی استرس داريد دوست داريد چهکاری انجام دهيد؟ خيليها گفتند ما پيادهروي ميکنيم، موسيقي گوش ميدهيم و يا قهوه مينوشيم. محققان سپس دو گروه را انتخاب کردند و آنها را تحت آزمايش قرار دادند، يک گروه آنهايي که استرس شديد داشتند و مطالعه ميکردند و گروه دوم آنهايي که در هنگام استرس کارهاي ديگري انجام ميدادند، بعد از آن گروهها را مورد بررسي قراردادند و در کمال تعجب متوجه شدند گروهي که هنگام استرس به مدت 6 دقيقه مطالعه کرده بودند؛ استرس کمتر و احساس بهتري داشتند، با توجه به اين تحقيقات به نوجوانان بهخصوص آنهايي که کنکور دارند توصيه میکنم براي پايين آوردن استرس از کتابهاي غيردرسي در کنار کتابهاي درسي خود استفاده کنند.
• يکي از بيماريهاي شايع رواني افسردگي است؛ با توجه به اینکه کتاب ميتواند تأثیر مثبتي در عملکرد مغز داشته باشد آيا در درمان يا پيشگيري از اين بيماري مؤثر است؟
بله مطالعهي کتاب ميتواند براي درماني افسردگي موثر باشد و طبق تحقيقات انجام شده بهترين راه براي درمان بيماري افسردگي مطالعه است .در اين رابطه هم تحقيقي انجام شده است. در اين تحقيق، محققان 2 گروه را مورد آزمايش قرار دادند، گروهي که از کارشناس و کتابهاي راهنماي خودخوان استفاده کردند و بيماراني که فقط به کارشناس مراجعه کردند؛ بعد از انجام تحقيق، محققان متوجه شدند کساني که به کارشناس مراجعه کرده و از کتابهاي راهنماي خودخوان بهره گرفتند طول روند درمان بيماري آنها سريعتر بوده است و بيماراني که مطالعه داشتند درنهایت احساس بهتري داشتند.
• آيا مطالعهي کتاب ميتواند از بيماري آلزايمر جلوگيري کند؟
بله تحقيقات نشان ميدهد کساني که در طول عمر خود برنامهي ثابتي در مطالعه داشتهاند از بيماري آلزايمر مصون بودهاند، چراکه مغز نيز به ورزش احتياج دارد و ورزش مغز، مطالعه است که ميتواند شامل حل جدول، خواندن شعر يا حتي خواندن روزنامه باشد.
• با توجه به اينکه افراد مسني را ميبينيم که در بيان جمله يا حتي معموليترين کارها دچار مشکل هستند آيا اين نيز بيماري تلقي ميشود و آيا ميتوان با مطالعه از بروز آن جلوگيري کرد؟
بله، اين نوعی بيماري ناشي از زوال در قوهي ادارک است و تحقيقات دانشمندان ثابت کرده است که مطالعه ميتواند زوال را در قوهي ادراک شخص کاهش دهد و درنهایت مغز، سالمتر، شادابتر، و سرزندهتر باشد. زوال مغز ممکن است هم موجب آلزايمر شود و هم فرد را در انجام دادن کوچکترین کارها ناتوان سازد يعني کسي آلزايمر نداشته باشد و حافظهي آن سر جايش باشد ولي تواناييهاي ذهني، ادراکي و احساسي آن کاهش پيدا کند مثلاً قدرت بيان جملهاي را نداشته باشد يا نتواند يک مسألهي سادهي رياضي مثل جمع و تفريق را انجام دهد.
• به جز اين موارد که ذکر کرديد مطالعه چه تأثیر ديگري در بهبود کيفيت زندگيمان دارد؟
مطالعه تواناييهاي حافظه و تفکر را تقويت ميکند و موجب افزايش اعتماد به نفس ميشود چراکه فرد ميتواند در هر موضوعي و در هر زمينهاي بحث کند. حتي مطالعه ميتواند در سلامت جسمي تأثیرگذار باشد و افرادي که بهطور مرتب مطالعه میکنند، بيشتر ورزش ميکنند و بيشتر از ديگران شاد هستند. مطالعه حتي خلاقيت را تقويت ميکند و ما ميتوانيم از اين مزيت استفاده کنيم و خلاقيت را در کودکان افزايش دهيم.
• با توجه به مزيتهايي که گفته شد وضعيت مراکز عرضهي کتاب مانند کتابخانهها و کتابفروشیها را در جامعه چگونه ارزيابي ميکنيد؟
همانطور که ميدانيم ارتقاي سطح فرهنگ هر جامعه به کتابخواني بستگي دارد و بالا بودن سرانهي مطالعه به رشد فرهنگي آن کشور و درنهایت به توسعهي آن جامعه منجر ميشود پس بايد مکانهايي مانند کتابخانهها و کتابفروشيها وجود داشته باشد و کتاب به راحتي در اختيار مردم قرار گيرد. طبق آمار كنفرانس بينالمللي كتابداري و اطلاعرساني، براي هر پنج هزار نفر بايد يک کتابخانه وجود داشته باشد بنابراين در کشور ما بايد بهطور ميانگين 15 هزار کتابخانه وجود داشته باشد که طبق آمار تنها 1500 کتابخانه در سطح کشور داريم که اگر کتابخانههاي مساجد و مدارس را اضافه کنيم اين آمار به 4 هزار تا میرسد که کافي نيست و در اين ميان تعداد کتابفروشیها نيز از تعداد فروشگاههاي ديگر بسيار پايينتر است.
• چرا به کتابخانههاي زيادي نياز داريم؟
يکي از علتهايي که ميگويند کتابخانه زياد باشد اين است که کتابخانه به محل زندگي هر فردي نزديک باشد. زيرا به دليل گراني کتاب و کمبود کتابفروشیها بايد حداقل کتابخانهها گسترش پيدا کنند تا افراد بتواند کتابهاي مورد علاقهي خود را امانت بگيرند.
• سرانهي مطالعه در ايران در مقايسه با جهان چگونه است آيا آمار و ارقامي در این زمينه داريد؟
طبق آمار انجام شده توسط سازمانهاي جهانی، با مقايسهي سرانهي مطالعهي ايران و جهان متوجه میشویم که سرانهي مطالعه در ايران با ميانگين جهاني تفاوت زيادي دارد. بهطور متوسط هر ايراني 2 تا 15 دقيقه در شبانه روز مطالعه ميکند؛ درحالیکه آمريکا 20 دقيقه ، انگليس 55 دقيقه و در ژاپن اين ميزان 90 دقيقه است. بنابراين ميبينيم رتبهي اول سرانهي مطالعه در جهان را ژاپن به خود اختصاص داده است. يعني 91 درصد مردم ژاپن کتاب مطالعه ميکنند.
• به نظر شما چرا برخي از جوامع سرانهي مطالعهي بالاتري دارند و بعضي ديگر اینگونه نيستند؟
جامعه بايد احساس نياز کند هنوز جامعهي ما احساس نياز به مطالعه را پيدا نکرده است. در حقيقت افراد جامعه بايد به سمت کتاب پيش بروند و زور و اجبار در اين ميان تأثیرگذار نيست اما از راههايي ميتوان فرهنگ کتابخواني را افزايش داد. اينکه کتابهاي منتشر شده با فنّاوری روز هم همراه باشند، بهخصوص براي کتابهاي نوجوان بايد از طراحي مناسب و جاذبههاي بصري استفاده کنند تا خواننده به سمت کتاب جلب شود. مهمتر از آن تبيين جايگاه کتاب در نزد خانوادهها است اینکه مثل بقيهي چيزها جايگاهي براي آن در نظر بگيرند.
• به نظر شما براي اينکه فرهنگ کتابخوانی در جامعه رواج پيدا کند چه بايد کرد؟
براي اينکه فرهنگ کتابخوانی را در جامعه رواج دهيم بهتراست روي کودکان سرمايهگذاري کنيم تا مطالعه جزئی از زندگي نسل بعدي باشد، اين باعث ميشود سرانهي مطالعه در ايران افزايش پيدا کند. بايد بگويم در حال حاضر جرقههاي آن زده شده است بهطوریکه در تمام کتابفروشيها کتابهاي مناسب کودکان و حتي نوزادان هم وجود دارد که با ارائهي تصوير، قوهي بينايي و قوهي ادراک را تقويت ميکند.
• شما گفتيد سن کودکي بهترين فرصت براي عادت به کتابخوانی در نسل بعدي است، چطور بايد براي کودکان کتاب بخوانيم؟
بهترين زمان خواندن کتاب براي کودک در تمام طول روز است اما اگر فرصت نشد بهترين زمان قبل از خواب است، اگر کودک عادت کند که مادر قبل از خواب حتي چند صفحه کوتاه از کتاب براي او بخواند به آرامش ميرسد و علاوه بر آن تمرکز حافظه و تفکر در او تقويت ميشود اگر از سنين پايين اين روش را در پيش بگيريم به عادت تبديل ميشود. ديگر اینکه وقتي يکي از والدين با صداي بلند براي کودک کتاب ميخواند ارتباط محکمي بين والدين و کودک برقرار ميشود و براي کودک جذاب است.
والدين براي اینکه فرزندشان در دوران تحصيل تکاليفش را انجام دهد ميتوانند فضاي مطالعه در خانه ايجاد کنند، منظورم اين است که در اين زمان مادر و پدر همراه بچه مطالعه کنند تا او نيز به انجام دادن دروسش ترغيب شود. وقتي کودک فضاي خانه را فضاي مطالعه ببيند اين قضيه به او کمک ميکند که به درس علاقهی بيشتري داشته باشد، البته لازم نيست هنگام مشق نوشتن مادر کنار بچه بنشيند، اگر در کنار کودک خود مطالعه کند کفايت ميکند.
• آيا تجربهاي در این زمينه داشتهايد؟
بله من اين کار را براي بچههاي خودم انجام دادم و براي فرزندم از سه ماهگي کتابهاي مخصوص نوزادان ميخريدم و بعد از آن از کتابهاي سادهي شعر شروع کردم و تا کلاس دوم دبستان کتاب خواندن را ادامه دادم اما بعد از کلاس سوم پسرم خودش شروع کرد به کتاب خواندن و در حال حاضر که در مقطع دبيرستان مشغول به تحصيل است خودش به دنبال کتابهاي پرفروش دنيا میگردد که در کنار کتابهاي درسي خود آنها را مطالعه کند.
• به نظر شما چه چيز باعث ميشود که فردي از کودکی به کتاب خواندن عادت کند؟ آيا شما به اين وابستگي میگویید؟
بله بهنوعی وابستگي است. بايد بگويم خواندن کتاب لذتي ايجاد ميکند و مغز از بابت ايجاد اين لذت از شما پاداش ميخواهد و پاداش همان تکرار کار لذتبخش است و اين لذت هر چيزي ميتواند باشد.
اگر پاداش مغز کم شود مغز دوباره از شما درخواست انجام دادن آن کار را خواهد کرد و اين وابستگي ايجاد ميکند و شامل هر تفريحي چه سالم و چه ناسالم ميتواند باشد. در این رابطه بايد بگويم مغز شما را وادار ميکند که کتاب بخوانيد چون براي مغز کاري لذتبخش است. اگر اين عادت در بچهها به وجود بيايد تا بزرگسالی نيز همراه آنها خواهد بود و اين خيلي خوب است چون اینگونه ميبينيم که فرهنگ کتابخواني کمکم در جامعه ايجاد ميشود.
• به نظر شما در کنار عادت کردن بچهها به خواندن کتاب و جا افتادن فرهنگ کتابخوانی، چه مزيتهاي ديگري میتوان براي آن برشمرد؟
بچههايي که کنار کتابهاي درسي خود کتابهاي ديگري هم مطالعه ميکنند نسبت به بچههاي ديگر که اينگونه نبودهاند، باهوشتر و در يادگيري درس خود موفقتر بودهاند و دلزدگی نسبت به درس ندارند. زمانی که بچهها از کودکي کتاب ميخوانند خلاقيت در بچهها رشد پيدا ميکند و در يک زمينهي خاصي متخصص خواهند شد.
• چگونه خواندن کتاب در بچهها خلاقيت ايجاد ميکند؟
قوهي تخيل بچهها از 2 سالگي رشد پيدا ميکند و بچهها تا 7 سالگي قوهي تخيل بالايي دارند. بعضي از والدين با اين قوهي تخيل مبارزه ميکنند درحالیکه کار اشتباهي است.
بچههايي که تخيل بالايي دارند اگر در مسيري درست رشد پيدا کنند، ميتوانند در آينده نويسندگان قهاري باشند. بهترين کار اين است وقتي بچه تخيلات خود را به زبان ميآورد برايش بنويسند و از او بخواهند عکس داستان را بکشد. والدين میتوانند از تخيلات بازگو شده کتابي کوچک براي بچه درست کنند، براي او نگهدارند و کمکم او را به مسير نويسندگي هدايت کنند.
بايد تأکید کنم واقعاً کتاب خواندن به تخيلات بچهها کمک ميکند، به آنها اعتماد به نفس ميدهد و خواهيم ديد که در مدرسه به فردي فعال تبديل ميشوند و نسبت به ديگران عزتنفس بالايي هم خواهند داشت.
• به نظر شما در ايجاد عادت به کتابخوانی و جا انداختن اين فرهنگ، خانوادهها نقش بيشتري دارند يا نهادهاي ديگر؟
تنها قشري که ميتوان براي جا انداختن فرهنگ کتابخوانی در جامعه روي آنها کارکرد کودکان هستند. هر چند مدرسه، آموزش و پرورش و دولت در جهت ترويج فرهنگ کتابخواني کار ميکنند مثلاً براي بچهها کارت عضويت ميگيرند، آنها را به کتابخانهها ميبرند اما قدم بعدي با خانوادهها است و اين مادر است که وظيفه دارد براي بچهها از کتابخانه کتاب امانت بگيرد تا هم فرزندش به خواندن کتاب عادت کند و هم امانتداري را فرابگیرد.
• سخن آخر
در آخر بايد بگويم که انسانها آرمانگرا بوده و به همين دليل به دنبال پيشرفت و افزايش دانش خود هستند و هر روز که ميگذرد چيزهاي تازهاي آشکار ميشود، انسانها نياز دارند که از محيط اطراف و از خودشان شناخت کاملتري داشته باشند. هرچه انسان خود را بيشتر بشناسند ميتواند فرد مفيدتري براي جامعه باشد و اين امر مهم از طريق خواندن کتاب به دست میآید.
در اینجا دو حديث نقل ميکنم. حضرت علي (عليهالسلام) میفرمایند: هر کس با کتاب آرامش يابد راحتي و آرامش از او سلب نميشود و پيامبر اکرم (صلياللهعليهوآله) نيز میفرمایند: اگر روزي بر من بگذرد و در آن روز بر علم و دانش من افزوده نشود آن روز روز مبارکي نيست.
مهدیه جعفری